دیروز صبح وقتی داشتم برای ملاقات از بند خارج میشدم، گوشه
کریدور پسربچه نوجوانی را دیدم که افسر نگهبان نگهش داشته بود
و با او صحبت میکرد. در آن چند لحظه تنها متوجه شدم که اسمش
نیماست و تازه به این تیپ منتقل شده است. آنطور که بعدتر افسر
نگهبان برایم گفت: نیما
۱۶
ساله است و دو هفتهای از بازداشتش میگذرد،
۱۰
روزی را در قرنطینه زندان سپری کرده و اکنون به سالن
۳
منتقل شده است. از او میپرسم: «صبح به نیما چه میگفتی؟»،
- اول که اطلاعاتش رو گرفتم. شاید مددکاری بتونه براش کاری
انجام بده. بعد هم راجع به قرص، مواد و خلاف گفتم و بیشتر راجع
به لواط توضیح دادم، همین. گفتم تا حواسش باشه. اینطور بچهها
رو سریع ترتیبشون رو میدهند. ما هم بیست و چهار، چهل
وهشتیم،
۲۴
ساعت شیفت،
۴۸
ساعت آزاد. روزایی که خودم هستم سراغشرو میگیرم ولی دو شیفت
دیگه شیر تو شیره.»
این افسرنگهبان با این که به دستور رئیس زندان افسرها نباید
با ما صحبت کنند، جز معدود افسرانی است که هر بار برای دادن
جیره غذا میآید، چند دقیقهای میماند و گپ میزنیم.
میگوید: «همین دیشب تلویزیون نشون میداد رئیس قوه و رئیس
سازمان {سازمان زندانها} رفتند کانون اصلاح و تربیت و
میگفتند خدارو شکر که تعداد کمی اینجاند.»
میگویم یک یادداشت مینویسم راجع به بچهها.
میپرسد: «اثری داره؟»
میگویم: «بیاثر هم نیست»
زندان فشافویه (تهران بزرگ) در منطقه گرم و خشک حسن آباد قم
قرار دارد. دقیقتر بگویم چند کیلومتری از فرودگاه فاصله دارد
و زندانیان در هواخوری گهگاه برای گذران زمان تعداد
هواپیماهایی که در روز از فراز هواخوری گذر میکنند را
میشمارند. از متروی کهریزک با یک تاکسی میتوان به آن رسید و
اگر با اتومبیل باشید جایی در اتوبان قم که برای رسیدن به
فرودگاه به راست میپیچید کافی است به چپ بپیچید تا برجکهای
زندان نمایان شود.
این زندان چهار تیپ فعال برای اسکان زندانیان دارد که هر تیپ
حدود ده بند را در خود جای داده است. هر بند از
۱۶
اتاق (۸
اتاق در سمت راست و
۸
اتاق در سمت چپ) و هر اتاق
۵
تخت سه طبقه (جمعا
۲۴۰
تخت)،
۱۶
حمام و
۱۸
توالت در انتهای بند که اغلب در سه چهارتایشان مداوم هروئین
مصرف میشود و چندتایشان خراب است، شکل میگیرد. جمعیت بندها
عموما
۵۰۰
نفر بوده که از دو برابر ظرفیت بند بیشتر است. در اغلب این
بندها حضور نوجوانان مشهود است. گرچه شمار بالای زندانیان با
سن کم، زندان را بر آن داشته تا در هر تیپ یک تا سه بند موسوم
به «بند جوانان» شکل دهد. بندهایی که اسما به متولدین سال
۷۶
به بعد اختصاص دارد. در این بندها که بین زندانیان به «بند
شاپرکها» معروف است از نوجوانان
۱۵
و
۱۶
ساله تا افراد
۳۰
تا
۳۵
ساله حضور دارند.
تعدادی از افراد زیر
۱۸
سال زندانی در فشافویه را، کودکان بدون شناسنامه ایرانی و بدون
اوراق هویت افغانستانی تشکیل میدهند که نداشتن برگهای برای
اثبات سنشان آنها را به جای کانون اصلاح و تربیت، راهی
فشافویه کرده است.
نوجوانان که برای اولین بار با زندان مواجه میشوند،
شانههایشان زیر بار بد رفتاری جسمی، محرومیت از آزادی و بودن
با خانواده و دوستان سابقشان و زندگی در مکانی پر ازدحام خُرد
میشود. این نوجوانان به بیگاری گرفته میشوند، معتاد میشوند
و از آنها سواستفاده جنسی میشود.
گردش مالی مخدر در هر بند، بیش از صد میلیون تومان در هفته
است. این مواد از سه طریق به بند میرسد؛ "محل" هم توسط افسر
نگهبان که مقدار ناچیز و به صورت خصوصی اینگونه تبادل میشود
و "انباری" که زندانیان در جریان اعزام به دادگاه و یا هنگام
بازداشت از بیرون زندان با خوردن و حمل در معده یا مخفی کردن
در مقعد مقداری مواد با خود میآورند که این مقدار نیز بسیار
ناچیز است. عمده مخدر زندان به شیوه پرتابی (پرتاب بسته توسط
مسئولین زندان به هواخوری در ساعتی مقرر) تامین میشود.
بستهای که
۵
میلیون تومان ارزش دارد و با پرت شدن به هواخوری قیمتش به
۵۰
میلیون تومان میرسد.
ساعت حدود سه نیمه شب بود که درگیری شروع شد. تیزی و قمه بود
که به بدنها میخورد و فلکس و شیشه بود که به سر و کول هم پرت
میشد تا چهار و نیم این طورها هم طول کشید، 9 نفر را بردند
بهداری، سر چی؟ سر یک پسربچه که امشب این اتاق باشد یا اون
اتاق.
رابطه جنسی نیز اگر فرد همسری نداشته باشد با هر بار پانصد
هزار تومان است. روحانی زندان میتواند فردی را برای صیغه و
ملاقات شرعی به وی معرفی کند.
همچنین برخی در بندها پسر تک پَری برای خود دارند که تک
پَر هزینههایش بر عهده آن فرد است و از احترام برخوردار است.
(در همین زندان زندانی سیاسی جوان را در سلول دو مجرم کشتند که
هنوز بر سر بررسی قتل او بین قوه قضائیه و رئیس زندانها و
مجلس ادامه دارد و قطعا بزودی به فراموشی سپرده می شود)
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 10 تیر |