|
"لیدا کاوه" عکاس، دونده استقامت و دوچرخه سوار حرفه ای، پس از
9 روز که ناپدید شده و خانواده اش به همراه پلیس در جستجویش
بودند، در حال نیمه بیهوشی در یک پارک پیدا شد. او 37 سال
دارد و در 29 سالگی از همسرش جدا شد.
او را به بیمارستان منتقل کردند و در تحقیقاتی که پلیس از وی
کرده، گفته است که او را ربودند و می خواستند قلبش را به در
آورده و به فرد دیگری پیوند بزنند! اما مراکز پزشکی گفته اند
که این اقدام در خانه ای که وی مدعی است در آن نگهداری می شده
ناممکن است.
روزنامه ایران نوشته است:
لیدا کاوه در تهران با خواهر و شوهر خواهرش در خانه ای در
سعادت آباد زندگی می‌کرد.
خواهر لیدا به پلیس گفت: او ورزشکار است. از سال‌ها قبل دونده
استقامت بود و چند سالی هم می‌شود که دوچرخه سواری حرفه‌ای
می‌کند.خواهرم همچنین عکاس و دوستدار محیط زیست است .
ظهر جمعه لیدا به مجتمع تجاری میلاد نور در شهرک غرب رفته بود
تا عکس یکی از دوستانش را روی تخته چاپ کند. ساعت 14:٥٧ بود که
به من پیام داد و گفت: «من شارژ ندارم و ممکن است گوشیم خاموش
شود، تا نیم‌ساعت دیگر به خانه برمی‌گردم. نگران نباش.» وقتی
پیام را خواندم، به او گفتم اوکی. اما دیگر از خواهرم خبری
نشد.
پلیس دوربین‌های مداربسته اطراف محلی که وی در تلفن به خواهرش
آن را گفته بود را بازبینی کردند. دوربین‌ها نشان داد که لیدا
پیاده به سمت میدان صنعت در حرکت بوده است. این درحالی بود که
هیچ تصویری از سوار شدن او به خودرو یا درگیری و آزار و اذیت
توسط دوربین‌ها ثبت نشده بود.
نخستین فرضیه آدم ربایی بود، اما از آنجایی که هیچ تماسی با
خانواده لیدا در رابطه با دریافت پول گرفته نشده بود این فرضیه
منتفی شد.
تحقیقات گسترده برای یافتن زن جوان ادامه داشت تا اینکه ساعت
17:30 بعد از ظهر شنبه 8 تیر تماسی با پلیس 110 گرفته شد. زن
جوانی که پشت خط بود گفت: من در حال پیاده روی در پارکی حوالی
بلوار مرزداران نرسیده به اشرفی اصفهانی بودم که زن جوانی را
نیمه جان روی چمن های پارک دیدم . او به سختی از من خواست با
پلیس تماس بگیرم . مأموران پلیس راهی محل شدند زن جوانی را روی
زمین دیدند که وضعیت ظاهری و جسمی خوبی نداشت. اورا به
بیمارستان منتقل کردند.
در طول بررسی‌ها مشخص شد که وی همان لیدا کاوه است.
لیدا بلافاصله به بیمارستان آتیه منتقل شد و بعد از بهبودی
نسبی تحقیقات از او صورت گرفت. او در رابطه با 9 روز ناپدید
شدنش گفت: روز جمعه در راه بازگشت به خانه بودم، از آنجا که
حالم خوب نبود تصمیم گرفتم با خودرو به خانه برگردم. در میدان
صنعت سوار یک خودرو پراید شدم . سرنشینان خودرو بعد از سوار
شدن سر مرا زیر صندلی عقب فرو برده و با تهدید از من خواستند
سکوت کنم. در میان راه مرا بیهوش کردند و دیگر چیزی نفهمیدم.
چشم که باز کردم درون خانه‌ای بودم. چند روز اول نیمه هوش بودم
و آنها به من دارو تزریق می‌کردند. بعد از چند روز گفتند که
قصد دارند قلب مرا به شخص دیگری پیوند بزنند. در همان خانه
آزمایشات لازم در رابطه با پیوند قلب از من گرفتند. اما بعد از
چند روز عنوان کردند که قلب من به درد پیوند به شخصی که مورد
نظرشان بود نمی‌خورد. درنهایت بعد از اینکه داروهای زیادی به
من زدند، دوباره مرا سوار خودرو کردند. حالم اصلاً خوب نبود و
متوجه نبودم کجا هستم و به کجا می‌رویم. بعد از دقایقی خودرو
متوقف شد و مرا در فضای سبزی رها کردند. در حالی که نیمه
هوشیار بودم از زن جوانی که در حال عبور از پارک بود خواستم که
به پلیس زنگ بزند.
آیا این اظهارات که نتیجه تحقیقات اولیه پلیس است، همه واقعیات
مربوط به این رویداد است؟ کمتر کسی این را می پذیرد و به همین
دلیل باید منتظر گزارش دقیق از واقعیت ربوده شدن و ناپدید شدن
9 روزه لیدا کاوه بود.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 11 تیر |
