رئیس قوه
قضائیه و
رئیس
جمهور و
رهبر
جمهوری
اسلامی
در این
روزها
مرتب
دیدارهائی
انجام
میدهند
که
درگذاشته
در این
حد و
اندازه و
سرعت
سابقه
نداشته
است.
رئیس قوه
قضائیه
سعی می
کند تحول
دراین
قوه را
تبلیغ
کند و از
بار
نارضائی
وسیع
مردم از
قوه
قضائیه و
شناختی
که از
فساد
دراین
قوه وجود
دارد
بکاهد.
روحانی
سعی می
کند
زمینه یک
گفتگوی
ملی را
فراهم
کند و به
همین
دلیل با
روشنفکران
و
هنرمندان،
وکلا
و...
دیدار می
کند و
رهبر
جمهوری
اسلامی
که بیش
از همه
متهم به
فرار از
برابر
مردم و
پنهان
شدن در
بیت
رهبری و
گریز از
دیدار
واقعی و
نه
سازماندهی
شده با
عده ای
که به
دیدارش
می برند
است نیز
بدنبال
آنها شب
شعر می
گذارد،
با
دانشجویان
دیدار می
کند و...
البته در
گذشته هم
چنین می
کرده اما
بسیار
کمرنگ تر
و کم
بازتاب
یافته تر
و کم
تبلیغ
تر.
همه
اینها
نشان
میدهد که
مسئله
"بی
اعتمادی
مردم به
حکومت"
آن هم در
شرایط
بغرنج و
الوده به
خطر
خارجی،
به یک
درک در
راس
حاکمیت
تبدیل
شده است
و حالا
در پی
جبران آن
هستند،
منتهی
تاتی
تاتی می
کنند
درحالیکه
باید در
مسابقه
صد متر
سرعت
شرکت
کنند!
در این
میان
ترحم
انگیز
وضع رهبر
است که
نمیداند
با حرف
های
گذشته اش
و با
تصمیماتی
که
بدستور
او گرفته
شده و
کار را
به بن
بست
کنونی
کشانده
چه باید
بکند.
برای
نمونه در
دیداری
که روز
گذشته با
دانشجویان
داشت، از
میان
همانهائی
که
دستچین
شده و به
حضور او
برده شده
بودند
نیز
کسانی
دهان به
اعتراض و
انتقاد
کشودند.
از جمله
یکی از
آنها
درباره
نقش خود
ایشان در
مذاکرات
اتمی
کرد.
مذاکراتی
که در
اواخر
دوران
احمدی
نژاد تحت
نظارت
مستقیم
رهبر در
کشور
عمان با
امریکائی
ها شروع
شده بود.
رهبر در
پاسخی
چند پهلو
باز هم
موضع
اپوزیسیون
گرفت و
گفت:
«در صحبت
هائی
تصویب
برجام را
به رهبری
نسبت
دادهاند.
دربارهی
برجام
نامه ای
نوشته شد
و شرایطی
که ذکر
شد که در
این صورت
تصویب می
شود. اگر
این
شرایط
اجرا
نشده،
وظیفهی
رهبری
این نیست
که وارد
بشود.
نظر ما
این است
که رهبری
وارد کار
اجرایی
نشود،
مگر جایی
که به
حرکت کل
انقلاب
ضربه
میزند.
آنطور
که برجام
عمل شد،
من خیلی
اعتقادی
نداشتم و
بارها هم
به رئیس
جمهور و
وزیر
خارجه
گفتیم و
تذکر
دادیم.»
جدا از
ادبیات
شاهانه
با افعال
جمع،
ایشان که
در جریان
جزئیات
مسائل
بوده و
معمولا
از رنگ
روسری
زنان تا
بچه دار
شدن زن و
شوهر ها
دخالت
دارد باز
هم در
جلد
اپوزیسیون
پنهان شد
و جرات
نکرد از
برجام
دفاع
کند.
سئوال
دوم مهم
تر از
سئوال
بالا
بود. یکی
از
دانشجویان
بلند شد
و گفت که
خصوصی
سازی ها
باعث
بحران در
تولید و
در کشور
شده است.
رهبر که
نمی
توانست
دراینجا
نقش خود
را منکر
شود زیرا
نامه به
خط خود
به مجمع
تسخیص
مصلحت
نوشته و
از روی
سر قانون
اساسی
اصل 44
را تغییر
و دستور
خصوصی
سازی را
داده، و
حالا با
یک جنبش
کارگری و
دانشجوئی
وسیع
علیه
خصوصی
سازی
روبرو
شده از
خود
اینگونه
دفاع
کرد:
خصوصی
سازی
نیاز
مبرم
اقتصاد
است.
البته
خطاهای
بزرگی
صورت
گرفته که
باید
جلوی آن
را گرفت.
(بازهم
درجلد
اپوزیسیون)
بنده
مکرراً
تذکراتی
دادهام.
اشکالاتی
در
خصوصیسازی
هست. ولی
با خصوصی
سازی یکی
از
اشکالات
ساختار
(قانون
اساسی)
اصلاح
شده است. |