ایران از امروز خمیازه ای کشیده و از خواب بیدار می شود اما
این بیداری طولی نمی کشد، زیرا بار دیگر از یکشنبه شب آینده،
یعنی 6 روز دیگر برای 4 روز دیگر به خواب خواهد رفت. تعطیلاتی
که امروز تمام شد، مربوط به شبهای احیاء (ضربت خوردن و سپس چشم
بر جهان فروبستن حضرت علی) بود و تا حدود بسیار زیادی تعطیلاتی
توام با عزاداری و مذهبی، اما تعطیلاتی که هفته آینده آغاز می
شود رنگ و بوی دیگری دارد. هم عید (پایان ماه رمضان) در تمام
کشورهای اسلامی است و در ایران "عید فطر" و هم سالروز 15 خرداد
در ایران. در ایران "نوروز" بزرگترین عید ایرانیان است و در
دیگر کشورهای اسلامی عید فطر بزرگترین عید است و به همین دلیل
طولانی ترین تعطیلات آن کشورها بمناسبت همین روز است و در
ایران طولانی ترین تعطیلات مربوط به نوروز و آغاز بهار و
بیداری طبیعت.
رمضان امسال یک ویژگی داشت. این ویژگی جلساتی بود که روحانی و
خامنه ای به بهانه افطار و رمضان ترتیب دادند. روحانی با هدف
وحدت ملی (گرچه ناقص و همچنان با رعایت خودی و غیر خودی) و
رهبر برای جلوه نمائی خود. رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با
دانشجویان در تله دو سئوال مربوط به مخالفت رو به گسترش
کارگران با خصوصی سازی ها و پافشاری رهبر بر ادامه آن افتاد و
تله دوم سئوالی بود مربوط به مذاکرات با امریکا در اواخر دولت
احمدی نژاد با نقش آفرینی مستقیم خود وی که واسطه آن پادشاه
عمان بود. در پاسخ به سئوال دوم او دروغی گفت که در نماز میت،
هیچ آیت اللهی نمی تواند کف دست را روی جنازه گذاشته و بگوید و
شهادت بدهد که "او دراین دنیا دروغی نگفت و ما از او دروغی
نشنیدیم!". البته ایشان دروغ کم نگفته است، همچنان که هاشمی
رفسنجانی و بقیه نگفت و نگفته اند و این شاید از طبیعت سیاست
باشد، اما در لباس روحانیت؟ حتی اگر اجبار سیاسی در میان باشد.
رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با شاعران "خودی" نیز سخنانی
درباره سقوط فارسی مانند سقوط ارزش پول ملی سخن گفت که سخن بی
راهی هم نگفت اما فقط نیمه خالی لیوان را دید و گفت، در حالیکه
نیمه پر لیوان آلوده شدن گسترده فارسی به عربی در 4 دهه گذشته
و سقوط فارسی نویسی و فارسی گوئی مقامات (اعم از معمم و غیر
معمم و نظامی و غیر نظامی) است که رسانه های کشور را هم بدنبال
خود کشانده است. در همین دیدار با شاعران، رهبر جمهوری اسلامی
برای به رخ کشیدن آشنائی اش با "شعر سفید" جمله موهن و مشمئز
کننده ای علیه شاملو و در ستایش از یک جوانی که یک شعر مذهبی
سفید گفته بود بر زبان آورد. او گفت "تن احمد شاملو در قبر می
لرزد با شنیدن این شعر سفید"! همین نظر و کینه و نفرت است که
زمینه ساز حمله به گورستانها و شکستن سنگ قبرها – از جمله سنگ
قبر شاملو- شده و میشود. ریشه ها اینجاست!
احمد شاملو به شهادت هوشنگ ابتهاج "سایه" در کتاب "پیرپرنیان
اندیش) که گفته می شود علی خامنه ای در خفا و درجمع محارم خویش
او را شهریار ثانی می نامد، دارای قوی ترین احساس شاعرانه در
میان تمام شعرای هم عصر و هم دوران خود بود. این که شعری مذهبی
و مورد پسند ایشان ندارد، ضعف او نیست، همچنان که اگر شاعری
شعری مذهبی بگوید که دارای کیفیت شعری باشد و از نو آوری نیز
بهره ای برده باشد ضعف او نیست. آقای خامنه ای حتی در همین
اظهار نظر شاعرانه نیز نشان داد که مانند بسیاری از موارد
سیاسی و حکومتی، کنترل زبان خود را ندارد و برخلاف ظاهر
مهربانی که سعی می کند از خود در این نوع دیدارها نشان بدهد،
فردی است خشن و بد دهان. این بد زبانی باصطلاح ادیبانه و
شاعرانه را ایشان در پایان دوران بستری بودن دو سال پیشش در
بیمارستان نیز در یک اظهار نظر زشت در باره فروغ فرخ زاد هم
نشان داد.
(فیلم اظهار نظر رهبر جمهوری اسلامی درباره شاملو را ببینید و
بشنوید!)
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 7 خرداد |