از
انفجارهای
بندر
فجیره
امارات
متحده
عربی و
آتش
گرفتن
چند کشی
تجاری و
نفتی
روزهای
زیادی
نمی
گذرد،
اما به
یکباره
اخبار
مربوط به
آن از
صدر
اخبار
منطقه به
زیر
کشیده
شد. نه
امارات
دیگر
سخنی می
گوید، نه
امریکا،
نه
عربستان،
نه
اسرائیل
و نه
ایران.
همه مهر
سکوت بر
لب زدند.
حتی
معلوم
نشد که
تحقیق
بین
المللی
که
امارات
وعده آن
را داده
بود نیز
انجام شد
یا نشد و
اگر شد
نتیجه اش
کجاست؟
ابتدا
انگشت
های
اتهام
متوجه
حزب الله
لبنان شد
اما خیلی
زود
معلوم شد
که حزب
الله
لبنان
توانی که
دست به
چنین
عملیاتی
بزند را
ندارد.
سپس
عقربه ها
مستیقما
به سمت
ایران
هدایت شد
که این
نیز
دامنه
نیافت و
زمزمه ها
در باره
نقش
اسرائیل
در این
ماجرا
آغاز شد.
نقشی با
هدف
تحریک
امریکا
برای
واکنش و
زدن ضربه
نظامی به
ایران و
آغاز جنگ
که آن
نیز زیاد
دامنه
نیافت.
اگر
گفته شود
کار
ایران
بود، حتی
اسنادی
را هم رو
کنند،
آنوقت
اذعان به
ضعف خود
و توان
نظامی –
عملیاتی
ایران
کرده اند
و اگر
بگوید و
اسنادی
را هم
ارائه
دهند که
حادثه
کار
اسرائیل
بود،
آنوقت
جهان عرب
را علیه
اسرائیل
بسیج
کرده
اند.
مناسبات
عربستان
و امارات
و بطور
کلی محور
عربستان
که برای
جنگ در
یمن
تشکیل شد
و خواب
ناتوی
عربی
علیه
ایران را
برای آن
دیده
بودند
نقش بر
آب می
شود.
نه
اسرائیل
و امریکا
تلاش
کردند
ایران را
متهم به
این
حادثه
کنند و
نه ایران
این
حادثه را
به ریش
گرفت و
برخی
مطبوعات
که مانند
کیهان
خواستند
"منم
منم"
کنند را
هم فورا
ساکت
کردند که
"این
توبمیری
از آن تو
بمیری ها
نیست" و
شلوغش
نکند. در
چارجوب
تماس های
پنهان و
پیام های
رد و بدل
شده میان
ایران و
امریکا
فعلا
پرونده
فجیره
بسته شد؟
بسته می
ماند؟ و
یا منتظر
نتیجه
قطعی
پیام های
پنهانی
که در
این
روزها از
طریق
روسیه،
عراق و
عمان از
یکسو و
وزیر
خارجه
امریکا
از سوی
دیگر
جریان
داشته تا
در صورت
ضرورت آن
را بار
دیگر
بگشایند؟
و یا
دیگر
نگشایند؟
فعلا
نوبت
سکوت
تبلیغاتی
و عقب
نشینی
جنگی است
و فصل
مذاکرات
پنهان
است. |