در روزهای اخیر بحث و گفتگو پیرامون مناقشه ی میان ایران و
آمریکا و نگرانی از رویارویی نظامی قریب الوقوع تا آنجا بالا
گرفته که حتی رهبر ج.ا ضمن سخنرانی برای برخی مسوولان نظام
گفت: «جنگ نمیشود».
هر چند احتمال یک برخورد نظامی میان ایران و امریکا را نباید
دست کم گرفت ولی آنچه از دل تحلیل وضعیت فعلی در می آید نشانگر
رویارویی قریب الوقوع نیست. اینکه بخشی از هیات حاکمهی ایالات
متحده و چهره هایی در دولت دونالد ترامپ در پی رویارویی نظامی
با ایران هستند برداشتی است که از ماهها پیش و حتی از شعارهای
انتخاباتی ترامپ نیز میشد دریافت. تا کنون هر آنچه دولت ترامپ
در ارتباط با ایران کرده، از خارج شدن از برجام تا اعمال تحریم
های گسترده و سنگین مالی و اقتصادی و تلاش برای منزوی کردن
ایران و تشکیل جبهه ی عربی ضد ایرانی و سپس ائتلاف اروپایی در
کنفرانس لهستان (که شکست خورد) و تحریکات اسراییل در سوریه و
ضربه به نیروهای ایران، همه و همه را میتوان اقدام هایی دانست
که این دو کشور را دست کم در ظاهر گام به گام به برخورد نظامی
نزدیکتر میکند و چه بسا سرانجام چنین برخوردی رخ دهد. ولی
مساله تخمین هر چه دقیقتر احتمال چنین برخوردی است در وضعیت و
زمان مشخص.
شیوه ی برخورد با ایران از سیاست خارجی ایالات متحده در عرصه
های دیگر و نیز از شرایط سیاست داخلی آمریکا جدا نیست. ناکامی
در مذاکرات با چین تا این لحظه، بی نتیجه ماندن گفتگوها با
کرهی شمالی و آزمایشهای موشکی اخیر این کشور، شکست کودتا در
ونزوئلا، فشار دموکراتها و مخالفان ترامپ در داخل از جمله
مناقشه بر سر مسایل مالیاتی او انبانی است از ناکامی ها در
سیاست خارجی. چنین وضعیتی از یک سو و اهمیت حیثیتی انتخاب
دوباره در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ برای ترامپ و حلقه ی
نزدیکان او از دیگر سو پیروزی در جبهه یی دیگر را ضروری
مینماید.
حلقه ی ضعیف در این میان
ایران است که در پی فشارهای اقتصادی و تحریم های سخت میتواند
چنانچه ج.ا پای میز مذاکره بنشیند به برگ برنده یی برای ترامپ
بدل شود. این مساله میتواند فشار ناگهانی و همه جانبه ی روزها
و هفته های اخیر بر ایران را و از جمله حضور ناو هواپیمابر
آمریکایی و نیز واقعه ی بندر الفجیره و آتش سوزی چند نفت کش
امارات متحده و عربستان را توضیح دهد: فشار برای واداشتن ایران
به مذاکره علنی.
نکته ی قابل تامل هماوایی بسیاری از رسانه های آمریکایی است با
فشارهای اخیر به ایران و یکسره دمیدن در تنور جنگ با ایران.
اینها همان رسانه هایی هستند که روزانه منتقد ترامپ و سیاست
های او بودند و در دو سال گذشته او را آلت دست پوتین هم خوانده
بودند. این احتمال وجود دارد که رسانههای این کشور، از سلسله
ناکامی هایی که بر شمرده شد و نیاز ترامپ به موفقیت در سیاست
خارجی بعنوان پشتوانهی انتخابات آینده، برای هدایت ترامپ در
مسیر جنگ با ایران بهره برند. جنگی که اگر پیش از انتخابات
آغاز شود احتمال انتخاب دوباره ی
ترامپ را پایین میآورد: همان چیزی که بیشتر رسانه ها ی
آمریکایی و بخشی از هیات حاکمه ی آمریکا سودای آن
دارند.
در این میدان واکنش ایران آشکارا پرهیز از تنش و حتی تلاش برای
مذاکره ی پنهان و نه علنی - آنگونه که ترامپ می خواهد- بوده
است. سیاست ایران در آینده هر چه باشد و آنگونه که از سخنان
اخیر رهبر جمهوری اسلامی می نماید پرهیز از مذاکره ی علنی است
میتواند چنان کند که کارزار رسانه های جنگ طلب در پیوند با
تندروهایی مانند بولتون و پمپئو در کاخ سفید نقش آفرین شوند و
ایران چوب تلاش مخالفان ترامپ برای از میدان به در کردن او را
بخورد! با این حال، در این مقطع زمانی دشوار بتوان مذاکره را
راه حل دانست همچنانکه پرهیز از تنش سیاستی منطقی است برای
عقیم گذاردن تلاش مخالفان داخلی ترامپ برای جنگ پیش از
انتخابات ۲۰۲۰. خطر رویارویی در پی رویدادهایی مانند بندر
فجیره که ظاهرا در آینده نیز رخ خواهد داد وجود دارد، اما
واکنش ترامپ به آن نشان داد که بی گدار هم به آب نمیزند. پرسش
اساسی اما اینست که به فرض انتخاب مجدد ترامپ آیا راهی جز
مذاکره برای ایران باقی خواهد ماند؟
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 29 اردیبهشت |