هدف از این نوشته، مقایسه تختی با علی دائی نیست، بلکه مقایسه
دو دوران و دو مردم در یک رویداد تقریبا مشابه است. بهانه این
یادداشت نیز سرقت گردنبند طلای علی دائی معروف ترین فوتبالیست
ایران که مغضوب حکومتی نیز هست در روز روشن در خیابان است.
از خاطرات علی اکبر حیدری از کشتی گیران تیم ملی ایران و
دارنده مدال برنز المپیک 1964:
تختی یک ماشین بنز
۱۷۰
سبز رنگ داشت. همیشه برای تعمیر به تعمیرگاه نادر می رفت که
مالکانش دو شریک بودند به نامهای علی و آوانس. مردمی که
گرفتاری یا مشکلی داشتند برای تختی نامه می نوشتند و به صاحبان
این تعمیرگاه می دادند تا به دست تختی برسانند.
یک
روز در این تعمیرگاه نشسته بودیم که تختی بدون ماشینش آمد.
گفتیم ماشین کو؟ گفت: دیشب ماشین را دزدیدند. آوانس با شنیدن
این حرف گفت: آقا موقع رفتن ماشین منو ببر تا ببینم چه خواهد
شد. یک هفته بعد، در تعمیرگاه نادر بودیم که چند نامه به تختی
دادند. پهلوان در حالی که یکی از نامه ها را میخواند، یک دفعه
خنده بلندی کرد و گفت: نامه آقا دزده است! نوشته ماشینت مقابل
شیر پاستوریزه پارک شده و شرمنده ام که ماشینت رو دزدیدم. به
همراه تختی به محلی که سارق گفته بود رفتیم. ماشین آنجا بود،
تختی دور ماشین چرخید و گفت: لاستیکها، تودوزی، ضبط و همه
چیز ماشین نو شده! سارق بعد از اینکه فهمیده بود ماشین تختی رو
دزدیده از کارش پشیمون شده و برای عذرخواهی همه چیز ماشین رو
نو کرده بود.
فیلم مربوط به لحظه حمله به علی دایی در نزدیکی محل کار او و
سرقت گردنبند وی است. دختر علی دایی نیز دراین صحنه حضور دارد.
حالا بخوانید اظهارات سرکلانتر یکم تهران:
عصر چهارشنبه (۸
آبان) علی دایی به همراه فرزندش در حال خروج از دفترکارش در
خیابان آصف بوده که موتورسوار به او حمله می کنند و گردنبند
طلای او را به سرقت می برند. با توجه به اینکه دو سارق از پشت
به دایی و دخترش نزدیک شدند، به نظر نمیرسد که آنها دائی را
از قبل شناسایی کرده بودند و او را می شناخته اند.
اگر حرف های سرکلانتر واقعیت داشته باشد و این حمله و سرقت هم
یک طرح امنیتی برای تفهیم عدم امنیت جانی به دائی نبوده باشد،
باید دید آن دو مهاجم و سارق آنگونه عمل می کنند که سارق و
یاسارقین اتومبیل تختی کردند؟
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 31 اکتبر 2020 |