زمزمه ها و شایعاتی که درباره احتمال باز
شدن فضای سیاسی در هفته های اخیر در
جمهوری اسلامی وجود داشت، بتدریج جنبه
خبری به خود می گیرد. این احتمال را در
تفسیر خبر آخرین دیدار با شیخ مهدی کروبی،
پیش از انتقال به بیمارستان در پیک نت با
این تاکید مطرح شد که صحبت از تغییرات جدی
در ترکیب و سیاست های شورای نگهبان (حتی
در برخی نهادهای مهم نظامی) مطرح است.
بویژه با آش شوری که با مجلس استصوابی
یازدهم پخت. روز گذشته روزنامه اعتماد
نوشت:
«احتمال ایجاد برخی گشایشهای سیاسی
همزمان با خاتمه حصر قوت گرفته است.»
گفته می شود که یک هیات سه نفره با چیدمان
رهبر جمهوری اسلامی برای مذاکره با
میرحسین موسوی تعیین شده که عبارتند از
علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی،
علوی وزیر اطلاعات و محسنی اژه ای معاون
اول قوه قضائیه. اقدامی دیر هنگام که اگر
همزمان با روی کار آمدن حسن روحانی انجام
شده بود ای بسا نتیجه ای دیگر داشت. یگانه
خبری که از این هیات تاکنون به بیرون درز
کرده اینست که شمخانی و علوی روی قبول
شرایط موسوی و خاتمه حصر تاکید دارند و
اژه ای در این زمینه هنوز مردد است.
این تفسیر که این گشایش سیاسی و حتی به
تفاهم رسیدن با میرحسین موسوی نوعی مانور
برای گرم کردن تنور انتخابات 1400 است،
عامیانه ترین تفسیر ممکن است. چنین تفسیری
برای انتخابات 92 و حتی 96 قابل قبول بود
اما نان حکومتی اکنون در هیچ تنوری نه
پخته می شود و نه گرم. اقتصادی متلاشی شده
و تحریم های شدید تر و قویترشدن احتمال
باقی ماندن ترامپ در کاخ سفید، نارضائی و
خشم وسیع مردم، در کنار حضور اسرائیل در
خلیج فارس و جنگ میان ارمنستان و
آذربایجان و آتش افروزی ترکیه در این جنگ
و همچنین در عراق و دهها نشانه دیگر حکایت
از حریق دارد نه گرم شدن تنور!
انتخابات مجلس یازدهم و سر باز زدن اکثریت
مردم از حاضر شدن در پای صندوق های رای و
مجلس فلج و نامشروعی که در بحرانی ترین
دوران 40 سال اخیر تشکیل شده، نمی تواند
برای انتخابات ریاست جمهوری تکرار شود، که
اگر بشود فاجعه بر فاجعه افزوده خواهد شد.
اما قفل بی اعتمادی مردم چگونه باز خواهد
شد؟ سئوال بزرگ همین است!
روز گذشته موسوی لاری وزیر کشور دولت محمد
خاتمی گفت که مجلس یازدهم بهترین تبلیغ
برای اصلاح طلبان است. او نیمه پر لیوان
را گفت. این لیوان نیمه ای خالی هم دارد و
آن "بدترین تبلیغ برای کل نظام است."
در چنین حال و هوائی، گشودن فضای سیاسی و
جلب اعتماد مردم به یک خانه تکانی اساسی
در تمام سیاست های داخلی و خارجی نیازمند
است. یعنی همان که آیت الله خوئینی ها که
از تیزهوش ترین روحانیون سیاسی جمهوری
اسلامی است در نامه سرگشاده به رهبر
جمهوری اسلامی نوشت و تاکید کرد که سیاست
های 3 دهه گذشته باید تغییر کند. آیا نظام
توان چنین تغییراتی را دارد و هزینه آن را
می تواند تحمل کند؟ پاسخ اینست: «اگر
نکند، چه می تواند بکند؟» |