قوه قضائیه اعلام کرد "محمد موسوی مجد" که ظاهرا از اعضای سپاه
قدس باید باشد، از همکاران سرلشکر قاسم سلیمانی به جرم نفوذ در
سپاه پاسداران و جاسوسی و گزارش ارتباطها و ترددهای سلیمانی
به موساد و سیا دستگیر و حکم اعدام وی صادر شده است. مسئله
نفوذ در بالاترین سطح نیروهای نظامی و امنیتی و حکومتی نکته
تازهای نیست که مردم ایران از آن با اطلاع نباشند. بنا به
گزارشهای سپهبد فردوست سازمان موساد در زمان شاه در جنوب
ایران یک سازمان اطلاعاتی و جاسوسی ویژه داشت که ساواک فقط از
وجود آن خبر داشت ولی اعضای آن را نمی شناخت و از فعالیت آن
نیز آگاه نبود. فردوست اضافه می کند که این سازمان حتی به شاه
هم گزارش نمی داد. خیلی روشن است که شماری از اعضای این سازمان
پس از انقلاب وارد سپاه و ارگانهای حکومتی شده باشند. در
خاطرات علم هم آمده است که موساد از ترور قریب الوقوع یک نظامی
آمریکایی به دستگاههای امنیتی ایران خبر داده بود که با انجام
این ترور آشکار شد که عوامل موساد حتی درون سازمانهای چریکی –
مذهبی مخالف رژیم شاه نیز نفوذ کرده بودند.
همه اینها غیر از نفوذیهای پنهان و آشکار حجتیه هستند که در
بالاترین سطح جمهوری اسلامی وارد شدند و حتی مانند سرهنگ کتیبه
به ریاست ضداطلاعات ارتش یا جواد مادرشاهی به مقام معاونت
امنیتی و ضد جاسوسی آقای خامنهای در دوران ریاست جمهوری و
آغاز رهبری وی رسیدند، فردی که هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی
و احمد خمینی به اتفاق به دیدار آقای خامنهای رفتند تا
برکناری او را تقاضا کنند. و این نشان می دهد که تا چهاندازه
به امثال این افراد مشکوک بودند و از ناحیه آنان احساس خطر می
کردند. پیش از حمله دانشجویان خط امام به سفارت امریکا در
تهران، یک حمله نیمه کاره نیز به این سفارت انجام شد و اسنادی
در آن به یغما رفت. این واقعه مربوط به اوائل دولت بازرگان
است. این حمله یک روز بیشتر ادامه نیافت و با ورود به صحنه
دکتر ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت بازرگان اشغال کنندگان
سفارت را تخلیه کردند. گفته می شود این حمله کاملا هدایت شده و
برای خارج کردن اسناد ارتباط روحانیون و شبکه های حجتیه با
امریکا و حتی جاسوسی برای آن بود.
بنابراین نفوذ از چند سو در جمهوری اسلامی انجام شده است. توسط
سازمانهای جاسوسی شناخته نشده اسراییل در ایران، از طریق نفوذ
در خود سازمانهای چریکی- مذهبی مخالف رژیم شاه، از طریق نفوذ
در سازمانهای سیاسی مانند کنفدراسیون دانشجوئی خارج از کشور و
سازمان های سیاسی مذهبی مخالف شاه در خارج کشور و بالاخره از
طریق انجمن حجتیه با امکانات همه جانبهای که آیت الله
خامنهای در اختیار آنان قرار داده بود. مجموعه حوادث پس از
انقلاب و اینکه در هر بزنگاهی از مجموعه امکانهایی که در
برابر تحول انقلاب ایران وجود داشت بدترین آنها غلبه کرد بخشی
برآمده از همین نفوذ بود. این نفوذ زاد و ولد کرده و بی شک خون
تازه ای در آن وارد شده است. بویژه در نظامی که گرفتار فساد
اقتصادی است و دلار حرف اول را می زند.
از ترور آیت الله مطهری رئیس وقت شورای انقلاب، تا کشاندن
مجاهدین خلق به مبارزه مسلحانه و کشتار بخش مهمی از رهبران
ترقیخواه مذهبی بنام مجاهدین خلق و بالاخره ضربه به حزب توده
ایران با همدستی مستقیم انجمن حجتیه و سازمانهای جاسوسی
انگلستان و آمریکا همگی بخشی از توطئههایی است که نفوذیهای
با ریش و تسبیح در جمهوری اسلامی در آن نقش ویژه داشتهاند.
بدتر از همه اینکه یکی از برنامههای همین نفوذیها دستگیری
هرچند گاه یکبار شماری از جوانان و روزنامه نگاران و فعالان
مدنی و محیط زیست بنام "جاسوس" و "نفوذی" است که اولین بازتاب
اجتماعی آن بی اعتمادی مردم به اخباری که درباره نفوذ و نفوذی
سازمان سیا و موساد در ارگانهای جمهوری اسلامی منتشر می شود.
همه سازمانهای جاسوسی در همه جهان در حکومتها نفوذ می کنند.
اما جمهوری اسلامی تنها کشوری در جهان است که مدعی است
سازمانهای جاسوسی در میان مخالفان نظام نفوذ کرده اند تا از
این طریق با جمهوری اسلامی مبارزه کنند! کدام سازمان جاسوسی
ابلهی در دنیا وجود دارد که نشاندن یک نفر در بیت آقای
خامنهای یا در میان فرماندهان سپاه و یا در کنار سردار
سلیمانی را کنار بگذارد و برود میان جوانان و دانشجویان
دانشگاه نفوذ کنند؟
در جریان یورش به حزب توده ایران چون هیچ بهانهای پیدا
نکردند گفتند یک حزب سیاسی علنی در کشور برای اتحاد شوروی
جاسوسی می کرده و سی سال هم دنبال یک خط پرونده که نشاندهنده
جاسوسی باشد در اسناد اتحاد شوروی گشتند و پیدا نکردند. در
حالیکه برعکس اسنادی از انگلستان منتشر شد و این کشور پذیرفت
که طرح حمله به حزب را با همکاری امریکا ترتیب داد. اما همه می
دانند که چند خارجی نمی توانند بدون داشتن همکاران و
نفوذیهایی در داخل حکومت بدین شکل ضربهای بزرگ به انقلاب و
دموکراسی وارد کنند. این نوع عملیات مانند کودتای 28 مرداد
عوامل اجرائی مهم داخلی می خواهد. در دوران 28 مرداد نیز زاهدی
و رشیدیانها عامل اجرائی بودند و خط و دستور می گرفتند و اجرا
می کردند. بنابراین اگر بخواهند مسئله نفوذ را در جمهوری
اسلامی واقعا حل کنند باید از همان ترور مرتضی مطهری و یورش به
حزب آغاز کنند و نقش امثال مرتضی رضایی فرمانده وقت اطلاعات
سپاه و جواد مادرشاهی مشاور ضد جاسوسی آقای خامنه ای را بررسی
کنند تا مشخص شود چه کسانی با امریکا و انگلیس برای یورش به
حزب همکاری کردند و بدینوسیله کار انقلاب را به افتضاح کنونی
کشاندند. باید از سر دانشجویان و جوانان و فعالان مدنی دست
برداشت و سرنخهای ترور مطهری و مفتح و دامن زدن به آتش
رویارویی با مجاهدین خلق و سرانجام یورش به حزب توده ایران را
بررسی کرد تا به عوامل نفوذی در بالاترین سطوح امروز جمهوری
اسلامی دست یافت.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 21 ژوئن 2020 |