آتش سوزی هفته گذشته در مقبره استر و مردخای، نام این دو تن از
شخصیتهای اسطورهای یهودیان جهان را که گفته می شود در این
مقبره به خاک سپرده شدهاند بر سر زبانها انداخت.
ساخت این مقبره به دوره ساسانی و اسلامی تعلق دارد. "استر" یکی
از کتابهای انجیل عهد عتیق است که مورد قبول یهودیان و بیشتر
مسیحیان جهان است برخلاف انجیل عهد جدید که به زندگی عیسی و پس
از آن اختصاص دارد و فقط مسیحیان آن را قبول دارند. سرگذشتی که
از استر و مردخای نقل است، مبدا یکی از بزرگترین جشنهای
یهودیان موسوم به "پوریم" است که در زبان عبری "قرعه" معنا می
دهد.
براساس این داستان (که البته میان روایتها و ترجمههای مختلف
آن اندک تفاوتهایی وجود دارد) "اخشورش" که گفته می شود همان
"خشایارشاه" هخامنشی (و بنظر برخی مورخان اسلامی بهمن دوم یا
اردشیر است) در عالم مستی همسر خود را که از حضور در مجلس او
خودداری کرده بود طلاق می دهد و از قصر بیرون می راند. بدنبال
آن با یکی از اهالی شهر شوش که یک دختر یهودی است که هویت خود
را پنهان کرده ازدواج می کند. این دختر از بازماندگان یهودیانی
است که در پی فتح اورشلیم بدست پادشاه بابل بعنوان برده به آن
قلمرو کوچانده شدند. بخشی از آنان پس از فتح بابل بدست کورش و
آزادی یهودیان به اورشلیم باز می گردند و بخشی دیگر همچنان در
قلمرو هخامنشی باقی می مانند. اینکه این دختر چرا هویت یهودی
خود را پنهان می کند ربطی به سختگیری مذهبی علیه یهودیان ندارد
بلکه ظاهرا ناشی از منع ازدواج زنان یهود با مردان غیریهود
است.
پس از این ازدواج بین "هامان" ساتراپ ایرانی دربار خشایارشاه
با "مردخای" دایی یا پسرعموی استر که او هم از درباریان است
درگیری پیش می آید. هامان خواهان تعظیم اهالی دربرابر اوست و
مردخای مدعی است که تنها به خدای یگانه تعظیم می کند. نتیجه
اینکه هامان کینه یهودیان را به دل می گیرد و فرمان قتل همه
یهودیان ساکن قلمرو پادشاهی را از خشایارشاه می گیرد و روزی را
براساس قرعه برای انجام این قتل عام تعیین می کند. در این میان
مردخای به استر خبر می دهد و استر پس از انجام یکی دو جلسه بزم
هویت یهودی خود را پیش خشایارشاه اشکار می کند و شاه را از
فرمان قتل عام آنان با خبر می کند. شاه خشم می گیرد و هامان
اعدام می شود. ولی از آنجا که فرمان شاه برگشت ناپذیر بوده،
فرمان دیگری صادر می شود که براساس آن یهودیان نیز می توانند
از خود دربرابر حملات دفاع کنند. در نتیجه یهودیان ایرانی
پیشدستی می کنند و آنان که قصد حمله به آنان را داشتند از جمله
تمام خانواده هامان و 77 هزار تن دیگر را طی دو روز به قتل
می رسانند.
این یکی از بحث انگیزترین داستان های کتابهای عهد عتیق است.
نخست اینکه تاریخنگاران آن را قبول ندارند. زمان و حوادث و
توصیفهایی که از دربار خشایارشاه شده با اطلاعات تاریخی موجود
مطابقت ندارد. گفته می شود که نامهای استر و مردخای و هامان
برگردانی از نامهای ایشتار و مردوک خدایان زن و مرد بابلی و
هامون خدای عیلامی است. در واقع روایتی است که در آن پیروزی
خدایان بابلی بر خدایان عیلامی تصویر شده و ربطی به تاریخ قوم
یهود ندارد. برخی در آن رگههایی از حوادث تاریخی و احتمالا
جریانهای مغ کشی در دوران هخامنشی را می بینند. برخی نیز آن
را داستانی می دانند که بعدها ساخته شده تا برای جشن "پوریم"
یک مبدا افسانهای بسازد. برخی نیز تاریخ جشن پوریم که 13
آدار در حدود اسفند ماه ذکر شده را با نوروز یا جشن سیزده بدر
در ارتباط و از یک ریشه می دانند. بسیاری از منابع یهودی نیز
این را تنها یک داستان می دانند و برای آن اصالت تاریخی قائل
نیستند، بخصوص که در کتاب عهد عتیق از اینگونه داستانها و
شخصیتهای افسانهای که با هیچ واقعه تاریخی مطابقت ندارند
بسیار یافت می شود.
غیر از جنبه تاریخی، محتوای خود داستان هم پر از توطئه و دسیسه
و دروغگویی و فساد اخلاقی است که با سیمای قهرمان و پیامبری که
به این دو تن نسبت داده می شود چندان خوانایی ندارد. اینکه در
جشن پوریم نسبت به اعتقادات مسیحیان توهینهایی می شده نیز
بشدت مورد انتقاد برخی از بزرگان دین مسیحی قرار گرفته و
مارتین لوتر بنیانگذار مذهب پروتستان بشدت از کتاب استر انتقاد
کرده و آن را نمادی از "خونخواهی و نفرت و آرزوهای قاتلانه"
می داند. برعکس در اسراییل امروز برخی راستهای افراطی این
کتاب را نشانه کین خواهی دیرینه ایرانیان نسبت به یهودیان
می دانند تا جایی که نتانیاهو محتوای آن را بعنوان دلیل دشمنی
بیدلیل ایرانیان نسبت به یهودیان در تاریخ معرفی کرده است.
بالاخره اینکه داستان استر دستمایه آثار هنری و ادبی گردیده و
از جمله میکل آنژ و بویژه رامبراند چندین تابلوی نقاشی معروف
براساس آن کشیده اند.
(دو تابلوی رامبراند از داستان استر و مردخای)
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 21 مه 2020 |