اعتراض های گسترده در ایالات متحده در واکنش به کشته شدن «جورج
فلوید» بدست پلیس آمریکا آغازی شد، برای مقاومت در برابر تبعیض
نژادی در آمریکا. این آتش از زیر خاکستر سرکوب های متمادی
زبانه کشید. زخم کهنه ی نابرابری های اجتماعی و اقلیت بهره مند
و اکثریت بی بهره، بار دیگر شکافت و هزاران آمریکایی بویژه از
میان سیاه پوستان که سالها و دهه ها از آسیب پذیرترین قشرهای
جامعه بوده اند، عصیان زده برای اعتراض به خیابانها روان شدند.
هرگاه موج افول اقتصادی و مالی برخاسته، بیکاری و فقر پیامد آن
بیش از هر قشر اجتماعی دامن سیاهان را گرفته است. تیر نیروی
قهریه و پلیس آمریکا همواره رنگین پوستان را بیش از همه هدف
گرفته و سرکوبشان کرده است. حتی بیماری و همه گیری مانند کرونا
بیشتر سیاه پوستان آمریکا را متاثر کرده و در نبود بیمه و
خدمات درمانی مناسب از میانشان قربانیان بسیاری گرفته است.
بی تردید چندین ماه خانه نشینی و بیکاری گسترده در پی همه گیری
کرونا، به گستردگی دامنه ی اعتراض های جاری افزود. بزودی موعد
مزایای بیکاری به پایان میرسد و خیل بیکاران بیم ناتوانی تامین
معیشت دارند. دستبرد به فروشگاهها در شورش های چند روز گذشته
از وضعیت نابسامان و دشوار اقتصادی امروز و دورنمای تاریکی بر
می خیزد که مردم بحران زده از آن هراس دارند و برخی شان به این
شیوه چاره جویی می کنند. این شورش
نا امیدان و رانده شدگان است و نه برخلاف تبلیغات هیات حاکم
یورش «خرابکاران» و «غارتگران». غارتگران صاحبان بزرگترین شرکت
ها و موسسات مالی هستند که از دسترنج میلیونها تن و منابع
همگانی برخوردار میشوند و سودهای کلان می برند. در این میان
دولت ترامپ اعتراض ها را «تحریک های بیرونی» خوانده و با انکار
واقعیت مشکلات اجتماعی به روال معمول عوامل بیرونی را سرزنش
میکند. با وجود خشم و اعتراض مردم آمریکا به خشونت پلیس و در
واقع به خشونت ساختاری و نابرابری، از قراین پیداست که دولت
ترامپ نمی خواهد بپذیرد باید با مردم سخن گفت و گامی برای حل
مشکلات برداشت. او تریلیونها دلار در دوره ی کرونا خرج شرکتهای
بزرگ کرد و در عوض معترضان را «غارتگر» و «بی مقدار» خواند.
انجیل و اسلحه نمادی است از بنیادگرایی ارتجاعی که ترامپ
نماینده ی آنست. او در خلال اعتراض ها در حالیکه مایک اسپر،
وزیر دفاع، رابرت اوبرایان، مشاور چین ستیز امنیت ملی کاخ
سفید، و ویلیام بار، دادستان کل، همراهیش میکردند و در همان
هنگام واحدهای گارد ملی به اجتماع مسالمت آمیز معترضان یورش
میبردند و آنها را در اطراف دیوارهای کاخ سفید زیر باتوم
میگرفتند، به سوی کلیسای «سینت جانز» رفت و انجیل در دست از
سرکوب نظامی معترضان سخن گفت. این صحنه پردازی پیامی روشن
داشت. تکیه بر واپسگراترین لایه های اجتماعی و نیروی نظامی. در
نگاهی کلی تر، سیاست داخلی و خارجی ترامپ دو روی یک سکه اند.
تمرکز دولت او در میدان سیاست خارجی رویارویی با چین برای حفظ
هژمونی جهانی ایالات متحده بوده است، سیاستی که برای ادامه ی
آن در داخل هم به تشدید فضای دو قطبی روی آورده و پایگاه
اجتماعی اش را در حالتی از هیجان مدام و آماده در برابر دشمن
داخلی (دموکراتها، چپگرایان، روزنامه نگاران و ...) و خارجی
(چین) نگه داشته است. با چنین رویکردی، دستور سرکوب معترضان و
به خیابان آوردن نیروهای نظامی بوسیله ی دولت ترامپ عجیب نیست.
تیم او راه حل انتخاب دوباره اش را و ادامه ی سیاستهایش را در
تعمیق تضادهای اجتماعی می بیند. صعود بازارهای مالی در روزهای
اخیر و در بحبوحه ی اعتراض های چند روز گذشته و با وجود بیم
سرکوب بیشتر نیز نشان میدهد که احتمالا
وال استریت هم خطری در ادامه
ی ریاست جمهوری ترامپ نمی بیند و با سیاست داخلی و خارجی او
همداستان است.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 5 ژوئن 2020 |