لطف الله میثمی از زندانیان سیاسی- مذهبی دوران شاه است که در
جمهوری اسلامی نیز به حاشیه رانده شد. مانند بسیاری از فعالان
و زندانیان سیاسی- مذهبی دوران شاه. از جمله دکتر حبیب الله
پیمان. میثمی دو چشم خویش را در جریان یک انفجار، هنگام
دستگیری توسط ساواک شاهنشاهی از دست داد. آنچه را میخوانید
بخشی از مصاحبه ایست که درباره دلائل فساد در جمهوری اسلامی با
او انجام شده است:
میثمی: اولا باید تایید کنم که محاکمه "اکبر طبری" کار خوبی
بوده است و امیدوارم که این قبیل اقدامات ادامه پیدا کند و
پروندههایی نیز که پیشتر تشکیل شده و بازداشتهایی که در خصوص
آنها اتفاق افتاده، به جریان بیفتد. زیرا افکار عمومی سوالاتی
دارد که باید به آنها پاسخ گفت.
به
شخصه با فساد مخالف بودم ولی قدرتی نداشتم که بخواهم با آن
مقابله کنم. علیرغم سخنان امام و قانون اساسیای که به امضای
ایشان رسیده بود، عدهای بازهم شعار میدادند که کشور باید یک
حزب داشته باشد و به احزاب و تشکلهای مختلف لقب "گروهک"
میدادند.
وقتی همه تشکلهای سیاسی رسمی، نشان دار و باسابقه تحت عنوان
"گروهک" طرد میشوند، تنها مقولهای که رونق پیدا میکند،
"باند" است. به نحوی که یک عده با هم دوست میشوند و روابطی
پنهان پیدا میکنند و با پیدا کردن روزنههای نفوذ در نظام،
دنبال رسیدن به قدرت مادی هستند.
من
این مطلب را سال 62 به آقای دعایی(سرپرست روزنامه اطلاعات)
گفتم که خطری این نظام را تهدید میکند و از آنجا که هر تشکل
سیاسی "گروهک" خوانده میشود، خطر باندبازی افزایش مییابد.
گفتم یک روزی میرسد که آنقدر باندها زیاد میشوند که دیگر
نمیشود با آنها مقابله کرد و معتقدم امروز "همان روز" است.
متاسفانه
دستگاههای امنیتی ما به هر تشکل سیاسی لقب "گروهک التقاطی" می
دهند و به نظر میرسد با ادامه این روند تنها راه فعالیت سیاسی
"باندبازی" باشد.
نکته دیگر اینکه اقتصاد ما نفتی است. دولت ما نیز از ابتدای
انقلاب، مبتنی بر نفت بوده و نفت هم یعنی"نازکی کار و کلفتی
پول" بدین معنا که زحمتی برای به دست آوردن پول ناشی از فروش
آن کشیده نمیشود. معمولا هر چیزی که نازکی کار و کلفتی پول
باشد، حالت ربوی دارد و از آنجا که برای درآمد ناشی از فروش
نفت زحمتی چندان کشیده نمیشود، بیرویه مصرف میشود.
آن
زمان است که روزنههای دستیابی به پول نیز پیدا می شود و
بیتردید یکی از زمینههای به وجودآمدن فساد، همین راه کسب
درآمد از طریق فروش بشکههای نفت است.
اگر
اقتصاد ما مبتنی بر تولید و اشتغال محور بود به هیچ وجه این
فسادها به وجود نمیآمد. ولی چون درآمد مبتنی بر فروش نفت است
و زحمتی برای آن کشیده نمیشود، این فسادها روی میدهد.
متاسفانه آنهایی که به درآمدهای نفتی تکیه میکنند نمیدانند
که این درآمد نیست، بلکه ثروتی است که از خاک ایران خارج
میشود.
حالا هم که فروش نفت بهشدت محدود شده و کشور ما با تحریم
مواجه است و حتی اگر این تحریمها برداشته شوند معادلات نفتی
به گونهای است که ما دیگر نمیتوانیم نفتی صادر کنیم و آنقدر
تولید نفت آمریکا و کشورهای دیگر بالا رفته که به ما اجازه
نمیدهند در این عرصه تعیینکننده باشیم، فرصت خوبی است تا
اقتصاد ما متکی بر تولید و اشتغالمحور شود.
سیری که اصل 44 قانون اساسی طی کرده، مبتنی بر قانون اساسی
نبود که بر مبنایش مجلس بازنگری قانون اساسی تشکیل شده باشد.
در مملکتی که سه عامل فقر و فساد و تبعیض وجود دارد معلوم است
نتیجه خصوصیسازی در آن چه خواهد شد. نمونه بارز این روند به
سرنوشت کارخانههایی نظیر نیشکر هفتتپه، هپکو و ... منجر شد.
(برگرفته شده از امتداد)
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 10 ژوئن 2020 |