با یک دستور غیبی (معمولا این دستورات از بیت رهبری ابلاغ می
شود) مجلس کلیات طرح صیانت که نام مستعار گرفتن کامل تر گلوی
اینترنت است را تصویب کرد. همه میدانند که این نوع محدودیت ها
و اقدامات نمی تواند در دراز مدت چاره سازباشد زیرا سرعت
تکنولوژی بسیار بیش از سرعت درک و دانش تصمیم گیرندگان در
جمهوری اسلامی است. حتی از داخل همین مجلس استصوابی نیز
نمایندگانی بانگ اعتراض برداشتند و گفتند که این نوع اقدامات
راه به جائی نمی برد و این عجله برای تصویب این طرح برای
چیست؟ راس نظام، از یک سو صدا و سیما را زیر فشار سانسور و
اندیشه های ارتجاعی زمین گیر و بی مخاطب کرده و از سوی دیگر
سعی می کند راه های ارتباطی مردم را در فضای مجازی ببندد. اگر
اندک تعقلی وجود داشت، حداقل برای رسیدن با اهداف خود صدا و
سیما را تبدیل به یک رسانه واقعی با تکنیک و کیفیت خبری می
کردند و از این طریق هم به وحشت خود از فضای مجازی و تلویزیون
های فارسی زبان خارج از کشور خاتمه میدادند و هم جامعه را
کنترل نرم می کردند. کاری که تمام کشورهای غربی می کنند. بیم
از شورش مردم هم با پائین کشیدن فیتیله فضای مجازی و اینترنت و
پارازیت تمام نمی شود. این مشکل هم با سیر شدن شکم مردم، ایجاد
مشاغل و خاتمه بخشیدن به دستگیری و زندانی کردن و ریشه یابی و
حل فساد درون حکومتی حل می شود. خلاف این راه حل، همان نتیجه
ای را میدهد که با مرگ بکتاش آبتین بدست آمد. برخی ملاحظات را
باید کنار گذاشت و با جسارت گفت که امثال بکتاش آبتین و یا
نرگس محمدی تازه وقتی به زندان برده می شوند مشهور می شوند و
تابلو. اگر در سر امثال حسین طائب رئیس اطلاعات سپاه و آنها که
از بیت رهبری او را هدایت می کنند، اندکی عقل و تدبیر وجود
داشت، تا حالا فهمیده بود و از دوران علی فلاحیان و ریشهری
آموخته بود که از اعدام و کشتن و زندانی کردن قهرمان ساخته می
شود. مثلا اگر آبتین آزاد بود و در محافل ادبی شعرهایش را می
خواند و چند کتاب شعر هم منتشر می کرد و یا نرگس محمدی همراه
با مادران قربانیان هواپیمای اوکراینی و یا کشته شدگان آبان 98
به سر خاک این و آن قربانی می رفت، چقدر بازتاب جهانی داشتند؟
امثال این افراد که پایداری و آزادگی شان احترام برانگیزند
قربانی آن کوته بینی می شوند که به آن اشاره شد. همچنان که
اینترنت قربانی این کوته بینی می شود. حتی راه حل خاتمه بخشیدن
به بحث حوادث خونباری مانند آبان 98 و یا هواپیمای اوکراین نیز
انکار و سانسور نیست. راه حل آزاد کردن زندانیان سیاسی و مدنی
و دادن گزارش واقعی و صادقانه درباره وقایع و عذرخواهی و تعهد
به تکرار نشدن است. گرچه هیچکس در جمهوری اسلامی گوشش به هیچ
نقد و توصیه ای بدهکار نیست و همین است که بقول سیاوش کسرائی "
حکومت به راه خود می رود و مردم هم به راه خویش"
(نقل به مضمون یک شعر از آن شاعر مردمی)
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت
23 فوریه
2022 |