پاسخ علی شکوهی، روزنامهنگار به ادعای یکی از شاگردان مصباح
یزدی. این شاگرد مصباح یزدی گفته است:
شاید ما به خاطر جمهوری اسلامی تا ده میلیون نفر را از دست
داده باشیم اما فقط بر اثر انقلاب اسلامی و به دست
فارغالتحصیلان جامعه المصطفی
50
میلیون نفر در دنیا شیعه شدهاند.
به نظر من نفوذ و محبوبیت روحانیت بعد از انقلاب خیلی بیشتر
است.
شکوهی در روزنامه شرق نوشت:
واقعیت این است که میزان مشارکت مردم در نماز جمعه و جماعات
کاهش یافته و به خصوص جمعیت نسل جوان در مساجد بشدت کم شده
است. نوع برخورد مردم با روحانیت در محافل عمومی و خیابان و
بازار وضعیتی دارد که خود علما و روحانیون به ناگواری آن
اعتراف میکنند. نظرسنجیها هم نشان میدهند که میزان اعتماد
به روحانیت و محبوبیت این قشر در نزد مردم کاهش چشمگیری یافته
است. میزان شرکت مردم در سخنرانیهای عمومی روحانیون به قشری
خاص محدود شده و آن فراگیری سابق را ندارد.
در بسیاری از محافل نوع توجه به روحانیون از سر اعتقاد قلبی و
انتخاب آگاهانه نیست، بلکه رنگ اداری و رسمی و تشکیلاتی دارد
زیرا مرجعیت معنوی و اعتقادی روحانیون اکنون جایش را به نوعی
مرجعیت اداری و رسمی داده است. جملگی حکایت از آن دارند که
میزان محبوبیت و مقبولیت روحانیون در سطح عموم مردم کاهش یافته
و مرجعیت معنوی سابق وجود خارجی ندارد. برای هزینه و فایده
کردن در زمینه عملکرد روحانیت و حوزه باید همه جوانب را در نظر
گرفت. یقینا نمیتوان با اشاره به شیعه شدن 50 میلیون نفر در
دنیا، مدعی دستاورد بزرگتر شد و رویشها را برجستهتر از
ریزشها جا زد. در ایران در سالهای بعد از انقلاب شاهد ریزش
تنها 5 تا 10 میلیون نفر از دامنه دینداران و حامیان روحانیون
بودهایم و اگر کسی این عدد را چندین برابر بداند، میتوانیم
سخن او را با منطق و آمار رد کنیم؟ آیا حضور سامانیافته و
تشکیلاتی و رسمی روحانیون در بسیاری از نهادها و مراکز از ارتش
و سپاه گرفته تا دانشگاه و ادارات و مساجد را میتوان نشانه
مقبولیت این قشر تلقی کرد؟ آیا انعقاد قرارداد میان
آموزشوپرورش و حوزههای علمیه برای حضور روحانیون در مدارس به
عنوان معلم و مربی، خواست خانوادهها و دانشآموزان است یا یک
تصمیم حکومتی است که قطعا عملیاتی خواهد شد و به رضایت
خانوادهها وابسته نیست؟ همزمان مراکز مسیحی و دیگر مذاهب الهی
یا ادیان دستساز هم در حال افزایش جمعیت خود هستند.
با گذشت زمان و ناکامی عملی روحانیت شیعه در ایران برای تاسیس
یک نظام سیاسی مردمسالار پیشرفته و مردمی، جایگاه انقلاب
اسلامی تنزل پیدا کرد و در سالهای اخیر افت چشمگیری یافت.
جمعیت عظیمی از مسلمانان جهان در سالهای اول انقلاب، به
جمهوری اسلامی به مثابه یک مدل و الگوی قابل تکرار مینگریستند
اما اکنون چنین قضاوتی وجود ندارد. آقایان متوجه عمق فاجعه
نیستند و میزان دینگریزی و دینستیزی در جامعه بهخصوص در
میان نسل جوان را نادیده میگیرند یا با اشاره به شیعه شدن چند
میلیون در دنیا، به خودشان قوت قلب میدهند. آقایان به این
سوال جواب بدهند که اگر همان تازه شیعیان جهان را به ایران
بیاوریم و آنان هم شاهد عملکرد عالمان و حاکمان دینمحور ما
باشند، باز هم دیندار و شیعه باقی میمانند یا آنان هم مانند
همان 10میلیون ایرانی، از روحانیت و دین حکومتی فاصله
میگیرند؟
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 28 دسامبر 2021 |