پروانه سلحشوری از جمله نمایندگان بیان کننده واقعیات در مجلس
قبلی (مجلس دهم) بود که پیش از برگزاری انتخابات مجلس کنونی از
شرکت در این انتخابات اعلام انصراف کرد و تاکید کرد که
انتخاباتی در کار نیست و قرار است یک مجلس دستچین شده درست
کنند.
او با آنکه اکنون نماینده مجلس نیست، کارکرد و فعالیت مجلس را
زیر ذره
بین دارد که حاصل این پیگیری اخبار مجلس، مصاحبه ایست که اخیرا
کرده و گفته است:
دو سال از روی کارآمدن یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی
میگذرد و نمایندگان این مجلس به جای اینکه به مشکلات معیشتی
و اقتصادی مردم بپردازند خودشان را سرگرم طرحهایی مانند «طرح
صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی» کردهاند و علیرغم این
که مرکز پژوهشهای مجلس شورای ایردات اساسی به طرح صیانت (بستن
فضای مجازی) گرفته است، با تغییر نام این طرح باز هم میخواهد
آن را بررسی کنند. معتقدم از نمایندگان مجلس باید پرسید چرا در
زمانی که مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم جدی شده است و حتی
درصدی از مردم ایران در فقر به سر میبرند، سراغ طرحهایی
میروند که موجب بسته شدن روزنههای مردم برای برای گفتوگو و
کمی احساس آزادی میشود.
اگر امروز ما متوجه مشکلات معیشتی و یا پیگیریهای مجلس در
زمینههای دیگر علیرغم قولهایی که داده بودند میشویم به دلیل
وجود چنین فضایی (فضای مجازی) است؛ ما درک میکنیم بستن فضای
مجازی از طرف این افراد با چه هدفی دنبال میشود،
چرا که میخواهند اطلاعات کمتر منتقل شود، زیرا هرچه مردم از
اخبار کمتر مطلع شوند، برای آنها بهتر است. امروز کارکرد و
عملکرد
۲
ساله نمایندگان و مجلس را به واسطه فضای مجازی میتوان متوجه
شد اما اگر این فضا بسته شد، چگونه میتوانیم بفهمیم چه اتفاقی
رخ داده است؟
اگر مشکلات مردم را حل کنند، نیازی به بستن فضای مجازی ندارند،
اخبار خوب منتقل میشود و مردم زندگی عادیشان را مثل بقیه
مردم دنیا خواهند داشت اما متاسفانه آنها همیشه یک نعل وارونه
میزنند.
برخی از این آقایان گویا با طالبان کورس گذاشته باشند و هر روز
یک فرمان جدید میدهند؛ به کسانی که عضو کمیسیون بهداشت هستند
میگوییم ما زنان امیدی به خیر این مجلس نداریم، شر نرسانید.
بسیار شرمآور است در زمانی که عکسهایی منتشر میشود که زنان،
پیرزنان و کودکان سر در سطل زباله میکنند، آقایان در فکر این
هستند که چگونه میتوانند زنان را از حداقل امکاناتی که دارند،
محروم کنند.
گاهی اوقات بسیار شرم میکنم چگونه نمایندگان مجلس میتوانند
در شرایطی که مردم با کوهی از مشکلات دست به گریبان هستند،
حرفهایی بزنند که دود از سر آدم بلند میشود.
این تئورسینها چه کسانی هستند که نظریهپردازی میکنند؟ امروز
قرار است دست در جیب مردم برود و از دارایی نه از درآمدشان
مالیات بگیرند! یعنی امروز آن کارگر ، کارمند و استادی که یک
خانه دارد باید مالیات بدهد. توجه داشته باشید یک زمانی مردم
دستشان
به جیبشان میرسد اما در حال حاضر نمیتوانند از عهده خرج و
مخارج روزانهشان بربیایند؛ این گونه که نمیشود برای درآمد
از جیبشان مالیات بگیریم!
من مدتهاست سکوت کردهام و حرفی نمیزنم و میگویم بگذاریم
دولت که تازه بر سرکار آمده است کار خودش را انجام دهد و
احیاناً نقد غیرمنصفانهای نداشته باشم، اما هر آدم منصفی هم
تا یک حدی میتواند سکوت کند و بگوید مهلت دهیم و چیزی نگوییم
و اجازه دهیم دولت کار خودش را انجام دهد.
مردم امروز باید نان و دارو را گران بخرند، سوال این است اگر
بنا باشد مردم نان را گران بخرند، چه چیزی در سبد خانواده
میماند؟ نان از سفره خانواده ایرانی حذف شود، چه میشود؟
امروز طبقات فرودست ما در
جامعه نمایندهای ندارند که صدایشان را به آنها برسانند.
تهیه دارو مشکل همه ماست، اگر بخواهیم آن را حذف کنیم، دیگر
حتی از حداقلهای یک زندگی ساده هم برخودار نیستیم.
طوری فضا را مدیریت میکنند که گویی مردمی وجود ندارند و تنها
۱۰
الی
۱۵
درصد هستند که فقط دغدغههای آنها باید مورد نظر قرار گیرد.
عملاً نهادهای تصمیمگیر بسیار آشکار میگویند رأی و نظر مردم
اهمیتی ندارد و مردم هم میدانند نظرشان چندان در
تصمیمسازیها لحاظ نمیشود.
همین مجلس که امروز روی کار است برآیند مشارکت چند درصد مردم
ایران است؟ مجلس آتی هم همین خواهد بود و شاید به مراتب مشارکت
کمتر هم شود. اما برای نهادهایی که در حال حاضر قدرت را در دست
دارند و تعیینکننده هستند مشارکت مردم مفهوم چندانی ندارد و
مردم هم دیگر تاب و توانی ندارند که بخواهند این رفتارها را
جدی را بگیرند.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 28 دسامبر 2021 |