«ما فکر میکردیم توسعه و پیشرفت و زندگی مرفه و آزاد مردم در
اولویت حکومت قرار دارد اما فقط نمیخواهد که به دست اصلاحات
صورت گیرد اما از نظر بنده فکر ما اشتباه بود.»
این شاید مهم ترین بخش سخنرانی محمد رضا خاتمی نایب رئیس مجلس
ششم و دبیرکل پیشین جبهه مشارکت در بیست و نهمین مجمع عمومی
انجمن اسلامی جامعه پزشکی است که چند روز پیش در تهران برگزار
شد باشد. او دراین سخنرانی به نکات دیگری هم اشاره کرد که در
ادامه میخوانید:
اولین مسئله مهم، این است که ما(اصلاحطلبان) رابطه خود را با
جامعه اصلاح کنیم. در این رابطه، اولین مسئله این است که
ادبیات خود را تغییر دهیم.
ما
نمیتوانیم گفتمان اصلاحات را تغییر دهیم. ما نمیتوانیم
آرمانهای اصلاحات را فراموش کنیم. از دموکراسی، مردمسالاری،
انتخابات آزاد و اصولی از این دست نمیتوانیم عدول کنیم. اما
ادبیات ما باید به گونهای تغییر کند که مردم احساس کنند ما چه
میخواهیم، چه میگوییم و این مهم چه سودی برای آنها دارد.
جریان اصلاحات، امروز چقدر در کنار مردم قرار دارد؟ من هرچقدر
نگاه میکنم، تنها تعدادی بیانیهها
(آن هم بیانیههای مبهم، چندپهلو و چندسو) در همراهی با مشکلات
مردم از اقتصاد و فقر گرفته تا مشکلات سیاسی به مانند زدن
هواپیمای اوکراینی، وجود دارد اما، کافی نیست. آیا مردم احساس
میکنند که جریان اصلاحات در کنار آنهاست؟ یا اینکه احساس
دارند که جریان اصلاحات هم مثل خودشان، نمیداند چه کار باید
انجام دهد؟
سازمان نظام پزشکی موفق شد به واقع در کنار مردم بایستد و برای
حل مشکلات راهکار ارائه داد. ما باید این قیف را حدی وارونه
کنیم. تا به حال، ادبیات ما این بوده که نظارت استصوابی نباید
باشد، صدا و سیما اینگونه باشد و دیگر مسائلی که مطرح میشود.
اگر ما خواستار پیشرفت هستیم، نیاز به سرمایه در داخل کشور
خواهیم داشت. شما نمیتوانید به ایرانیهایی که از خارج
میآیند به دید جاسوس نگاه کنید و بعد، بگویید که پولتان را
بیاورید! شما نمیتوانید با دنیا سر جنگ داشته و بعد ادعا کنید
که پیشرفت هم خواهید کرد. ما به جای حل مسئله از بالا به
پائین، باید از مشکلات عادی مردم و از پایین به بالا مسیر
اصلاحات را آغاز کنیم تا به راهحلهای اجتماعی و سیاسی در
مسائل مختلف دست پیدا کنیم.
ما تا اطلاع ثانوی باید از امکان حضور در قدرت چشمپوشی کنیم.
مشکل ما در درون جریان این است که همه، سیاسی هستیم. در حالی
که به رغم اینکه ریشه مشکلات مردم به سیاست برمیگردد، آنچه
افکار عمومی حس میکنند، این نیست. در درون جریان اصلاحات برای
مسائل مربوط به مسکن، بهداشت، محیط زیست، اشتغال مردم و دیگر
مسائل عمومی، جز نقد و انتقاد طرف مقابل، کاری نکردیم.
آیا حکومتی که بر اساس فقه اداره میشود، یک حکومت اسلامی است؟
یا نه از نظر ما، حکومت اسلامی یعنی، حکومت مساوات، عدالت،
برابری و اخلاق. مسئله مهم دیگر اینکه ما یک ملت بزرگ با حضور
اقوام، نژادها، ادیان و زبانهای مختلف هستیم. سوال اینکه آیا
میتوانیم حکومت را به گونهای تعریف کنیم که حقوق برابر همه
شهروندان در آن ترسیم شود؟ آیا میتوانیم حکومت را به شکلی
تعریف کنیم که یک مسلمان و غیرمسلمان در شرایط مساوی و امکانات
مساوی، تنها بر اساس توانمندی و شایستگیهای خود، بتوانند پا
به پای هم، پله به پله، مدارج رشد و ترقی در سیاست، فرهنگ،
اقتصاد و دیگر عرصهها را طی کرده و به بالاترین مرحله آن
برسند یا خیر؟
یکی از سوالات این است که چرا با وجود اینکه ما در مقطعی هم
دولت و هم مجلس را در دست داشتیم به این وضعیت رسیدیم. اولین
نکتهای که در این زمینه وجود دارد این است که ما فکر میکردیم
توسعه و پیشرفت و زندگی مرفه و آزاد مردم در اولویت حکومت قرار
دارد اما فقط نمیخواهد که به دست اصلاحات صورت گیرد اما از
نظر بنده فکر ما اشتباه بود.
میگویند در همین نظام کنونی ادغام شویم. نظامی که آقایان تعریف
کرده و میگویند که شما به درون نظام بیایید و هر کار که ما
میگوییم انجام دهید! این مسئله هم ، امکان پذیر نیست.
ما نمیتوانیم در هر انتخاباتی شرکت کنیم. ما میتوانیم در
انتخاباتی شرکت کنیم که کاندیدای خودمان را خودمان انتخاب کرده
باشیم. اگر در این صورت، شکست هم بخوریم، هیچ اهمیتی نخواهد
داشت. مهم برای این حفظ هویت برای ماست. این که نمیشود که
دیگران هرکسی را برای انتخاب کرده و بگویند؛ این هم نماینده
شما!
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۴ ژانویه ۲۰۲۲ |