پنجمین همایش سراسری و با شکوه معلمان در اعتراض به رتبه بندی
برگزار شد. این یک همایش اعتراضی صنفی است و در شرایط کنونی
ایران، هر خواست صنفی در نوع خود سیاسی نیز هست، زیرا در برابر
تصمیمات حکومتی است که از روی سر مردم تصمیم میگیرد و نمی
خواهد تابع نظر و خواست اقشار و طبقات مختلف مردم ایران باشد.
از کارگر تا پرستار، از کشاورز تا معلم، از دانشجو تا استاد
دانشگاه، از وکیل تا پرستار و ...
نه مجلس نماینده اکثریت ملت است و نه رئیس جمهور منتخب اکثریت
مردم، تکلیف رهبر و قوه قضائیه هم که معلوم است. بدین ترتیب
است که مردم در حکومت و در نظام نماینده ای ندارند تا برای
حقوقشان رایزنی و پافشاری کند، در نتیجه راه حلی باقی نمی ماند
جز به خیابان آمدن. آنچه در بستر خشک زاینده رود رخ داد نتیجه
همین وضع بود، اعتراض سراسری معلمان نیز نتیجه همین وضع است،
اعتصابات کارگری نیز به همین ترتیب و بزودی که تظاهرات
دانشجوئی با کاهش محدودیت های کرونائی آغاز شود نتیجه همین وضع
است. حکومتی جدا از مردم و مردمی که حکومت را از خود نمی دانند
و کوچکترین اعتمادی به حکومت هم ندارند. جلوی اعتراضات و
تظاهرات و تحصن های معلمان را هم که بگیرند، شماری از آنها را
هم که دستگیر کنند، از یک گوشه دیگر کوزه ترک خورده حکومت، آب
بیرون خواهد زد. آنها که در سایه نشستند و بعنوان دولت سایه 8
سال چوب لای چرخ دولت روحانی گذاشتند که خود در همان کمندی گیر
کرده اند که به پای دولت روحانی بسته بودند. چنان راه پس و پیش
را بسته می بینند که حتی نمی دانند چگونه در وین به تفاهم اتمی
برسند که نام آن احیای برجام نباشد! زیرا 8 سال علیه برجام
تبلیغ کرده بودند. گستردگی اعتراضات و تنوع آن نشان میدهد که
ایران نیازمند یک خانه تکانی اساسی است و این خانه تکانی اساسی
از تدوین و اعلام و اجرای یک برنامه اقتصادی نوین آغاز می شود.
این خانه تکانی به نیروی سازمان یافته و معتقد خود نیازمند است
و این نیروی جدید نیز نمی تواند پشت مرزهای خودی و غیر خودی
بایستد. بساط خودی و غیر خودی، مکتبی و غیر مکتبی باید جمع
شود، چنان که می بینیم در هر تظاهرات و اعتراضی که دراین دوران
کشور شاهدش است برچیده شده است. مردم برچیده اند، اما حکومت
هنوز می خواهد این مرز را حفظ کند. از درون همین حفظ مرز است
که رانت خواری و فساد و دزدی حکومتی رشد کرده است و معلوم نیست
در آمدهای کشور کجا خرج می شود و چرا به مردم حساب و کتاب پس
داده نمی شود. با این ساختار، فردا اگر پولهای بلوکه شده ایران
هم به داخل کشور باز گردد به جیب همانهائی می رود که در تمام
سالهای گذشته رفته است. هیچ بگیر و ببندی راه حل وضع موجود
نیست، برعکس، نه تنها باید به بگیر و ببندها خاتمه داد، بلکه
قربانیان بگیر و ببند سالهای گذشته را هم باید از زندان آزاد
کرد. فضای سیاسی کشور را باید باز کرد و اجازه داد که حرف ها
در رسانه ها زده شود و نوشته شود. در غیر اینصورت همین حرف ها
در خیابانها در اعتراضات خیابانی زده خواهد شد.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 14 دسامبر ۲۰۲۱ |