آیت الله موسوی خوئینی ها در تازه ترین یادداشت خود که در
نشریه "صبح ما" منتشر شد، در تائید سخنان اخیر آیت الله صافی
گلپایگانی نوشت: اظهارات مشفقانۀ آیت الله العظمی صافی
گلپایگانی در دیدار با رئیس مجلس قانونگذاری و سخنان همدلانۀ
معظمله با مردم شریف ایران واکنشهایی را در موافقت و مخالفت
برانگیخت. ادبیات مخالفان در برابر این اظهاراتِ خیرخواهانه،
از نگاه محافل و مجامع مختلف روحانی و غیرروحانی، نوعی اسائۀ
ادب تلقی شد و عالمان برجسته و مراجع تقلید، به شیوههای
مختلف، به اینگونه برخورد با پرسابقهترین فقیه زمان حاضر
عکسالعمل نشان دادند؛ رفتار آیت الله العظمی سیستانی در این
رابطه نیز بازتابی فراتر از مرزهای داخل کشور داشت.
سخنان آیت الله العظمی صافی گلپایگانی چیزی نبود جز فریاد دل
مردمِ گرفتار در چنگال فقر و بیکاری و گرانیِ طاقتفرسا و
دهها پیامد این پدیدۀ شوم، همچون ناهنجاریهای ایمانسوز
اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی. وضعیت موجود نهتنها معیشت مردم را
در تنگنایی سخت گرفتار کرده است، که دین و ایمان اقشاری را هم
تهدید میکند.
توصیۀ این فقیه پرسابقۀ حوزۀ علمیۀ قم به راه و روشی بود که،
از نظر تمام عقلاء و صاحبنظرانِ حوزۀ حکمرانی، امری بدیهی است
و نیز توصیۀ خیل عظیمی از صاحبنظران کشور است. صدالبته که این
توصیه همراه با این نگرانی است که آیا کسانیکه در تعاملات
داخلی و خارجی به خودبرتربینی
و تحقیر دیگران عادت کردهاند خواهند توانست روابطی منطقی با
دنیا برقرار کنند و منافع ملی را نیز حفظ نمایند، یا در پی
سالها کوبیدن بر طبل تهدید دیگران و بستنِ تمام راههای
تعامل، که پیامدش وضعیت اسفبار کنونی کشور و مردم است، همچنان
بر همان روش پافشاری خواهند کرد؟ که البته نتیجهای هم جز
تراکم مشکلات مردم و کشور تا رسیدن به حد انفجار نخواهد داشت
و، در آن روز، رفتن به سوی مذاکره با کشورها و دولتها وادادگی
و نابودی منافع کشور را در پی خواهد داشت.
هیچ مقامی، حتی در عالیترین جایگاه حکمرانی، نیز نباید خود را
دور از نقد ناقدان قرار دهد. کسانی که امروز در نقد دیگران
مرتکب چنین رفتار و ادبیاتی شدهاند (نوشته های کیهان و جوان
در حمله به آیت الله صافی گلپایگانی)، مانند اقران و پیشکسوتان
خود، متأسفانه سالهای درازی است که آشکار و پنهان، مستقیم و
غیرمستقیم، در اردوگاه قدرت جا خوش کردهاند و، با احساس
امنیت، به هر کسی که سخنی دربارۀ مشکلات مردم و نابسامانیهای
کشور ابراز کند و نظرش خلاف نظر حاکم بر اردوگاه قدرت باشد
تاختهاند و روزبه روز بر خفقان حاکم بر فضای نقد افزودهاند.
آنها چنان به این شیوۀ ناپسند عادت کردهاند که تاختن بر
عالِمی در طراز آیت الله صافی نه تنها به نظرشان ناپسند
نیست، که وظیفهای شرعی و برای تقویت نظام است. شگفتآور اینکه
برخی از آنان صریحاً به مراجع دینی تذکر میدهند که شما فقط در
امور دین مرجع هستید و امور دنیای مردم را به ما واگذارید!
یعنی علمای اسلام باید فقر و بیکاری، گرانیِ بیحد و
ناهنجاریهایی را که اکثرِ مردم در آن دست وپا میزنند ببینند
و سکوت کنند و به فکر کشور و ملت نباشند تا خدای نخواسته روزی
فرا برسد که چارۀ کار از دست همه خارج شده باشد.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 10 نوامبر 2021 |