سلام- این دیدگاه را که امروز در "سرخ سیاه" منتشر شد را منتشر
کنید چون بحث این روزها درباره فرهادی و اتاق فکر پنهان برای
حاشیه سازی و حذف افراد و افکار را زیبا توصیف کرده است. وقتی
این را میخواندم یاد همین روش در آنسوی مرزها و در مهاجرت علیه
رقبای سیاسی با تهمت و افترا برای از میدان به در کردن ها
افتادم. من هم مثل نویسنده متن زیر، از آنها و اینها بیزارم!
«نامهی اصغر فرهادی پی حواشی سازماندهیشدهی خارجیها و
داخلیها که فارغ از «فیلم» قرار است او را از پای درآورد
بازیِ سخیفی است که در این مملکت سالهاست رواج دارد.
داستایفسکی در کتاب«یادداشتهای زیرزمینی» مینویسد: «این
خواست من است، این میل من است. تنها وقتی میتوانید آن را از
وجودم بیرون بتراشید که امیالم را تغییر دهید. پس همین کار را
بکنید؛ با چیزی دیگر اغوایم کنید، آرمان دیگری به دستم
برسانید. اما در این میان مرغدانی را با کاخ یکی نخواهم گرفت»
موجِ تخریبِ شخصیت فرهادی ارتباطی به فیلم ندارد. مثلن یکی
نعره زده بود که رئالیسم او ربطی به جامعه ندارد. گویا منتقد
فیلم هم هست و من حاضرم با کمال میل با او مناظره کنم که حتا
معنای رئایسم را نمیداند و ذوالفقارش خمیری و خیالیست. اما
تخریب دقیقن با قبای نقد میآید. با تهمت و میل خود را از طرف
کلمهای انتزاعی به نامِ «مردم» فریاد کشیدن.
نه حضرات. شما نمایندهی شلوارتان هم نیستید چه رسد مردم. من
عصبانیام وقتی میبینم فردی آن سوی مرز به عنوان منتقد
سینمایی مدام در حال تخطئه است و وقتی این آدم ایران بود نه به
جرمی سیاسی که به میل و دستور «همسرش» از ایران رفت و قبلش هم
مدتی طولانی در حکومتی ترین رسانهها کار کرد و از قضا هیچ
فشاری جز حقارتش روی شانهاش نبود. سالهاست وقتی مهملات اینها
را میخوانم سکوت میکنم و میگویم "ول کن..." اما دیگر از حد
گذراندهاند و بسیاری از ما دیدهایم که شمایان هیچوقت
اُپوزیسیون نبودید که در تمام رسانههای خوب پول ده دولتی کفش
هم را واکس زدهاید به اسم غمِ نان...
فیلم یا فیلمهای فرهادی خوب یا بد اهمیتی در این جوسازی
ندارند، بلکه این تصمیمی است دوسویه تا باعث شود او کشورش را
رها کند. خطاب به شمایان مینویسم که با وقاحت زنگ میزدید که
"براهنی ساواکی بوده"، "معروفی با امنیتیها کار کرده"، "اخوان
از خودشان است"، "کاشیگر حقوقبگیر است" و...
با شما بیشرمها که هیچ ننوشتهاید و نساختهاید و سالهاست
در حال پرونده سازی هستید و خودتان ته چاه و این که این بار
نمیتوانید فرهادی را از پا درآورید. همانکاری که سالها با
کیارستمی کردید. با امیر نادری. حالا مدام در ستایش بیضایی
مینویسید چون نیست، از تقوایی میگویید چون شوربختانه دیگر
فیلم نمیسازد. شما عاشق از پا درآوردن آدمها، فکرها و جانها
هستید. دست در دست، هماهنگ با مشرقها از مغرب حمله میکنید.
بسیاریتان نه فیلمها را میبینید نه کتابها را میخوانید،
با دهانی کف کرده فقط میخواهید ترور کنید و خب دیگر
نمیتوانید، چون «ما از شما بیزاریم».
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 17 نوامبر 2021 |