همه حکومتی ها، هم درد را میدانند و هم درمان را می شناسند اما
قدرت بیان آن را ندارند و این همان استبدادی است که از بیم
عواقب یک سخن درست، دهان ها باز نمی شود تا شرایطش فراهم شود.
یعنی روزی که آجرهای زیرپای نظام سست شود و آنوقت دهان
حکومتیان هم باز خواهد شد. همچنان که در سال 57 در نهادهای
رژیم شاه یکی پس از دیگری باز شد. حتی در مجلس شاهنشاهی.
درباره کسری بودجه نیز همه آقایان میدانند که بخش مهمی از این
این کسری بودجه باز می گردد به تحریم ها و بخش دیگری هم به
فساد و چپاول درون حکومتی. کاسه چه کنمی که هم دولت روحانی و
هم دولت رئیسی بدست گرفته اند محصوص همین دو مسئله است و
جایگزین آن هم فعلا گرفتن مالیات نه از مردمی که مالیاتشان
گرفته می شود و اگر ندهند هم به زور می گیرند، بلکه مالیات از
نهادهائی است که روزنامه شرق در دو شماره گذشته خود نوشت:
دولت کسری بودجه زیادی دارد و درآمدهایی که پیشبینی کرده محقق
نمیشود اما هزینههای دولت افزایش پیدا کرده است.
درآمدهای حاصل از فروش نفت به سختی قابل وصول است و بیشتر در
قالب تهاتر با سایر کالاها به دست میآید و اگر تبدیل به ارز
شود، بنا بر اظهار نظر مسئولان کمتر از ١٠ میلیارد دلار است که
عدد بسیار کمی است.
در این میان چارهاندیشی برای سازمانها و مؤسساتی که از دولت
بودجه میگیرند و عملا یا وجود خارجی ندارند یا پاسخگوی عملکرد
خود به جامعه مدنی و دولت نیستند نیز در تنظیم بخشی به
هزینهها باید مورد توجه قرار گیرد.
دولت با ایجاد سازوکارهای منطقی و استفاده از بانکهای
اطلاعاتی و همچنین ارائه لایحه به مجلس برای قانونگذاری
میتواند سازمانهایی را که در اقتصاد و بازار فعال هستند اما
مالیات پرداخت نمیکنند یا معاف از مالیات هستند و در شرایط
تحریم درآمدهایشان کاهش نیافته است، موظف کند در این شرایط سخت
اقتصادی با جامعه و دولت همراه شوند.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 20 نوامبر 2021 |