بالاترین حقوق صنایع سنگین در آن زمان برای بزرگترین مدیران
عامل بزرگترین کارخانهها مانند ماشینسازی اراک، آذرآب،
ایرانخودرو و... حداکثر شد 30 هزار تومان. قبلا کمتر هم بود.
حقوق وزرا 7 هزار تومان بود. ما میگفتیم با امداد غیبی زندگی
میکنیم؛ یعنی چه؟ یعنی هر روز چیزی در خانه کسی غیبش میزند.
میبردیم به سمساری میفروختیم.
من در دولت مسئول رابطه با ترکیه بودم. آقای تورگوت اوزال
نخستوزیر وقت ترکیه به من یک کیف چرم ساخت ترکیه هدیه داده
بود. از این کیفهای چمدانی، ما این را آوردیم ایران. وضعمان
یک سال این قدر خراب شد که این را بردیم به مبلغ هشت هزار
تومان فروختیم که به زخم برخی هزینهها بزنیم.
البته بگذریم که آن زمان میگفتند الان هم میگویند که بهزاد
نبوی نهمین ثروتمند ایران است. قیمت پردههای خانهاش 9 میلیون
تومان است. 9میلیون آن زمان چیز کمی نبود. همسایهها میآمدند
زنگ خانه ما را میزدند. خانه ما در سعادتآباد بود. میرفتم
در را باز میکردم، میدیدم یک عده آدم هم همراهشان هستند.
میگفتند اینها میهمانان ما هستند، شایعهها را شنیدهاند،
میخواهند وضع زندگی شما را ببینند. میگفتم بفرمایید تو. بعضا
از همان دم در برمیگشتند.
من خانهای داشتم که زمینش را مادرم سال 34 به مبلغ دوهزار و
300 تومان خریده بود. آن زمان سعادتآباد خارج از شهر بود.
تازه زمین را مادرم قسطی خریده بود که ماهی صد تومان میبردم
بانک ملی و به حساب میریختم. تا مدتها بعد از انقلاب هم خارج
از محدوده بود.
سال 61 اجازه ساخت دادند که با قرضوقوله و کمک دوستانی که
کمی بیشتر از ما پول داشتند، آن را ساختیم. من شریکی داشتم
زمان شاه که با هم شرکت داشتیم. قبل از زندان رفتنم. به من
حدود یک میلیون تومان پول داد و بقیه را هم جور کردم.
اینکه من از خودم مثال میزنم، چون از بقیه اطلاع دقیق ندارم.
اما شرایط عمده مسئولان همین بود. هیچ مسئولی برای پست و مقام
و پولوپله نیامده بود. همه ایثارگرانه کار میکردند.
آقای موسوی که تا آخر نخستوزیری در یک خانه کلنگی که متعلق به
نخستوزیری بود زندگی میکرد. زندگیاش بسیار فقیرانه بود.
زندگی من هم که گفتم کیف هشت هزار تومانی را رفتم فروختم، خیلی
بهتر از زندگی مهندس موسوی بود.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 21 نوامبر 2021 |