امریکا
و اسرائیل از دو سو، طرحی را پیش می برند که استراتژین نوین و
دوگانه این دو کشور برای مقابله با فعالیت های اتمی ایران است.
گوشه هائی از این استراتژی که با پیش بینی دنبال نشدن مذاکرات
وین و یا به نتیجه نرسیدن هر نوع مذاکره ای با جمهوری اسلامی
بتدریج آشکار می شود. از جمله این نشانه ها، تلاشی است که
امریکا ابتدا در مذاکره با مسکو و سپس مذاکره با پکن برای
همراه کردن این دوکشور با تحریم نفت ایران برداشت. این تلاش
ابتدا با سفر نماینده کاخ سفید در امور ایران و مذاکرات اتمی
به مسکو آغاز شد که با دیوار این کشور روبرو شد. سپس مذاکرات
با پکن برای قانع کردن آن کشور جهت نخریدن نفت ایران دنبال شد
که این تلاش هم به نتیجه نرسید. همه شواهد نشان میدهد که خروج
نظامی امریکا از افغانستان نیز بخشی از همین استراتژی بوده است
که نتایج آن باید در آینده نزدیک روشن شود. همچنان که نشانه
های ادامه تلاش های سیاسی امریکا برای فشار به ایران آشکار
خواهد شد. از سوی دیگر اسرائیل در همآهنگی کامل با امریکا پیش
افتاده است. حضور وزیر خارجه اسرائیل در بحرین، دیدار نخست
وزیر اسرائیل با رئیس جمهور مصر و پادشاه اردن و حضور در
امارات متحده عربی و گسترش مناسبات با کویت و زیر میزی با
عربستان پیش و بیش از آنکه سیاسی باشد اهداف نظامی را در نهان
دارد. این جدول، همانگونه که در هفته گذشته در عناوین اول پیک
نت نوشتیم، با مانور نظامی ترکیه، پاکستان و جمهوری آذربایجان
و سمینار اربیل برای شکستن تخم لق گشایش سفارت و یا کنسولگری
اسرائیل در اقلیم کردستان و حرکت در جهت عادی سازی مناسبات
اسرائیل و عراق کامل شده است. بدین ترتیب، همانگونه که در
عناوین اول هفته گذشته نوشتیم، از چهار سوی مرزهای ایران توطئه
می بارد و این درحالی است که عوامل داخلی و نفوذی اسرائیل در
بالاترین نهادهای حکومتی نیز فعالند که بخشی از آن بصورت ضربه
به تاسیسات اتمی ایران آشکار است و بخش دیگر سیاسی است که نمود
آشکار ندارد اما باندازه ضربات به تاسیسات اتمی ایران مخرب
است. در کنار این مجموعه، با کمال تاسف فضای مسموم علیه روسیه
و چین بعنوان دو قدرت بازدارنده حمله به ایران، در رسانه های
ایران ادامه دارد و صدا و سیما اگر با آن همراهی نکند، سکوت
تائید آمیز را ادامه میدهد. ترکیه نیز در این میان در پی گرفتن
ماهی طلائی است که اگر آذربایجان دست روی نخجوان بگذارد و
گلوگاه ارتباطی ایران برای رسیدن به ارمنستان (راهروی زمینی
روسیه به ایران) را ببندد این ماهی را صید کرده است. هم
آذربایجان و هم ترکیه روی ملیت و قومیت در آذربایجان ایران از
یکسو و نارضائی وسیع مردم از جمهوری اسلامی از سوی دیگر حساب
کرده اند. مانور نظامی روزهای اخیر جمهوری اسلامی در حاشیه
مرزهای شمال غربی ایران، اگر هم اقدامی بموقع برای نشان دادن
دندان ایران باشد، کافی نیست، چرا که مهم تر از آن حل بحران
اقتصادی مردم و جلب رضایت آنهاست. مسئله مهم اینست! این که
صرفا گفته شود حضور اسرائیل را در آذربایجان برنمی تابیم، مشکل
را حل نمی کند. اینها رجز خوانی است. این حضور مربوط به امروز
و دیروز نیست. این حضور باز می گردد به دورانی پیش از زمانی که
اسناد اتمی ایران را از تهران بار کامیون کردند و از مرز
جمهوری آذربایجان گذشتند و آنها را تحویل اسرائیلی ها در خاک
آن جمهوری گذاشتند! دیوار 250 کیلومتری مرزی ترکیه نیز در همین
رابطه ها باید ارزیابی شود. روزی که یکی از رسانه های ترکیه از
ملاقات اردوغان با ژنرال های ارتش آن کشور و توصیه به گسیل
نیرو به مرزهای ایران و تاکید بر رویدادهای آینده ایران نوشت،
باید حوادث امروز پیش بینی می شد. خبر منتشر شده در رسانه
ترکیه، همان زمان در پیک نت منتشر شد. توپ و تانک و موشک خوب
است، اما فکر و تاکتیک سیاسی هم لازم است. آیا دستگاه دیپلماسی
جمهوری اسلامی توان مانورهای لازم و به تعبیری "تاکتیک"های
سیاسی را در اوضاع بغرنج کنونی دارد؟ از توان نظامی ایران برای
دفاع از تمامیت ارضی کشور باید دفاع کرد. بی تزلزل هم باید
چنین کرد، اما با همین قاطعیت هم باید از سیاست های مخربی
داخلی هم سخن گفت. از آلوده بودن دستگاه قضائی و امنیتی که بی
شک عوامل نفوذی اسرائیل در این دستگاه فعالند، از زندانها و
زندانیان سیاسی باید سخن گفت و خواهان خاتمه فشارهای امنیتی به
فعالان مدنی و سیاسی و مطبوعاتی و آزادی زندانیان این طیف شد.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 2
اکتبر 2021 |