شوک اولیه رد صلاحیت نامزدهای انتخاباتی 1400 با هدف خالی کردن
میدان برای ابراهیم رئیسی که نامزد جبهه پایداری (یگانه سازمان
مسنجم حاضر در جمهوری اسلامی دارای تفکرات حجتیه و فدائیان
اسلام) برای ریاست جمهوری است، بتدریج جای خود را به چاره
اندیشی میدهد. آن پیشنهادهای واکنشی که عمدتا در فضای مجازی و
کلاب هاوس در حد "پرچم سفید بالای خانه ها آویزان کنید" و یا
"روی برگه های رای بنویسید شجریان" و از این دست واکنش های بی
نتیجه و احساساتی، حالا کم کم جای خود را به این منطق میدهد که
"هنر دیپلماسی یعنی استفاده از کوچکترین فرصت ها و موقعیت ها و
عبور از کوچکترین روزنه ها» بقول شادروان نصرت رحمانی شاعر
«قفل یعنی که کلید- قفل یعنی، کلیدی هست».
در این که راس نظام تصمیم قطعی دارد تا رئیسی را ببرد به کاخ
ریاست جمهوری شکی نیست و نیاز به برشماری دلائل و نشانه های آن
نیز نیست و تقریبا در این روزها و شب ها به کرات و با صراحت در
فضای مجازی و حتی در برخی رسانه های داخلی (با احتیاط) مطرح
شده است. آنچه به آن پرداخته نشده آنست که امروز، برای فردا چه
باید کرد؟ دیروز متعلق به گذشته است و البته بجای خود مهم و
تاریخی. در 24 ساعت گذشته، خوشبختانه این "به روز" اندیشی را
کم کم و پس از واکنش های عصبی و احساساتی اولیه که از آن بوی
تحریم می آمد و خواه نا خواه برای مشام سازماندهندگان انتخابات
رایحه ای دل انگیز بود و هست را شاهدیم. احتمالا در روزهای
آینده از زبان امثال خاتمی و حسن خمینی و حتی تاج زاده و هم
اندیشان وی بصورت رهنمود عملی برای انتخابات مطرح خواهد شد.
این طیف میدانند که در انتخابات شرکت کرده و رای خواهند داد
زیرا سازماندهندگان انتخابات در انتظار فرصت اند تا پس از
رسیدن به نتیجه دلخواه کسانی را باتهام همسوئی با براندازان
خارج از کشور به بند بکشند. این کسان نظام امنیتی را خوب می
شناسند و روغن آن به تن اغلب آنها مالیده شده است. بنابراین
یگانه نتیجه ای که از انفعال باقی می ماند سردرگمی مردم و کاهش
مشارکت در انتخابات است که عمیقا مطلوب سازماندهندگان انتخابات
1400 است. آنها خود در عمل بزرگترین پرچمدار تحریم انتخابات
اند. این پرچم را باید پائین کشید. حتی اگر بر این تصور باشند
و باشیم که آن سازماندهندگان برای رسیدن به هدف حاضرند به
حربه های دیگری تا حد کودتائی شبیه 88 و یا اعلام آراء تقلبی
متوسل شوند نیز نمی توان تسلیم انفعال شد. تحریم انتخابات تنها
در شرایطی موثر و یا موفق است که یک جنبش سازمان یافته و دارای
رهبری منسجم هدایت آن را برعهده داشته باشد. این از بدیهی ترین
اصول مبارزاتی است و آنها که این را نمیدانند و یا فراموش کرده
اند، نه در گذشته چیزی آموخته اند و نه امروز قادر به درک این
اصول اند. هنوز تا زمان مناظره های انتخاباتی که بسیار کنترل
شده برگزار خواهد شد زمان در اختیار است. در این زمان
دراختیار، بجای حرف ها و تحلیل های تکراری که زیر بمباران بی
وقفه تلویزیون های فارسی زبان خارج از کشور جریان دارد، باید
به مردم راه حل نشان داد و جلوتر از، آن با نشان داده مجلس
کنونی به مردم نتیجه انفعال را یاد آور شد. اگر هدف به شکست
کشاندن طرح سازماندهندگان انتخابات کنونی و جلوگیری از رسیدن
رئیسی و جبهه پایداری و موتلفه اسلامی (که دُم خود را به دُم
آن گره زده) به ریاست جمهوری است، چرا نباید با معدود نامزدهای
اندک متفاوت وارد مذاکره حضوری شد و خواهان ارائه برنامه آنها
در مناظره ها شد تا در صورت تائید و موافقت به حمایت از آنها
برخاست؟ حتی اگر آن 35 تا 48 در صدی که گفته می شود در
انتخابات شرکت خواهند کرد را بتوان به دو نیم تقسیم کرد و
انتخابات را به دور دوم کشاند یک پیروزی است. به مردم باید
کوتاه و صریح و ساده دلائل و انگیزه های این حضور را گفت. شاید
این خیز نیز به نتیجه نرسید، اما نمی توان و نباید تسلیم این
پیش بینی شد.
(این مصاحبه حمید رسائی از رهبران جبهه پایداری و مصری نایب
رئیس مجلس از جبهه پایداری را در همین شماره پیک نت بدقت گوش
کنید!)
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 29 مه 2021 |