فعالیت های اتمی
ایران زیر نظر آژانس
بین المللی انرژی
اتمی قرار دارد و
بصورت منظم توسط این
آژانس رصد می شود.
بنابراین، اقداماتی
که اسرائیل به بهانه
جلوگیری از تولید بمب
اتمی در ایران دست به
آن می زند، اقداماتی
تروریستی است که می
تواند به نتایج فاجعه
باری در ایران
بیانجامد. این که
عوامل جاسوسی اسرائیل
در نهادهای امنیتی و
اتمی ایران رخنه کرده
و رخنه دارند، امری
است امنیتی که باز می
گردد به ضعف های جدی
و حفره های عمیقی که
برای این نوع رخنه ها
در عالی ترین ارگان
های جمهوری اسلامی و
در میان خودی ترین
خودی ها وجود دارد و
حکومت نشان داده که
توان خنثی سازی این
نفوذها را ندارد.
روندی که با ترور آیت
الله مطهری در همان
ابتدای پیروزی انقلاب
آغاز شد و همچنان
ادامه دارد و حالا
رسیده است به ارگان
های نظامی و اتمی و
ترور افرادی چون قاسم
سلیمانی فرمانده سپاه
قدس، فخری زاده و یا
انفجارهائی مانند
انفجار در نظنز ....
این یک روی سکه است.
اما این سکه روی
دیگری هم دارد و آن
هدایت کنندگان
اقداماتی است که توسط
این افراد خیلی خودی
انجام می شود. از
جمله در همین دو
انفجار اخیر در سایت
اتمی نطنز. با این
هدایت کنندگان چه
باید کرد؟ سئوال همین
است. این "چه باید
کرد؟" رجزخوانی های
نظامی و تهدیدهائی
نظیر بالا بردن ظرفیت
غنی سازی و این نوع
مانورهای سیاسی نیست.
حداقل همزمان با این
مانورها و رجزخوانی
ها باید زمینه را
برای یک کارزار جهانی
علیه این تروریسم
اتمی فراهم ساخت. پیک
نت در عنوان اول
شماره چهارشنبه خود،
تقریبا بلافاصله پس
از انتشار خبر انفجار
در سایت نطنز بر همین
نکته انگشت نهاد و
مستند به سخنان
اولیانوف نماینده
روسیه در سازمان های
بین المللی نوشت: «
الیانوف گفته است:
«خرابکاران در
تاسیسات نطنز احتمال
عوارض جانبی قابل
توجه را دستکم
گرفتند!» این عوارض
جانبی می تواند پخش
رادیواکتیو و یک
فاجعه انسانی در
ایران باشد.
چرا نباید ایران رسما
علیه این اقدامات
اسرائیل که نمی توان
مطمئن بود بدون اطلاع
امریکا صورت می گیرد
به سازمان ملل شکایت
کند؟ هند، پاکستان،
چین، روسیه، امریکا،
برزیل و بویژه
اسرائیل کشورهای
دارای سلاح اتمی اند
و در بسیاری از
کشورها پایگاه ها و
سایت های اتمی وجود
دارد. از جمله در
افریقا، ژاپن، آلمان
و .... در دادخواست
از سازمان ملل می
تواند بر این نکته
پای فشرد که اگر قرار
باشد حکومت هر کشوری
که با حکومت کشور
دیگری اختلاف دارد و
حتی درحالت مقابله
قرار دارد دست به
اقداماتی نظیر حمله
به پایگاه های اتمی
آن بزند، جهان با یک
فاجعه همگانی روبرو
نمی شود؟ اگر ایران
با پهپاد به مرکز
اتمی اسرائیل حمله
کند و واکنشی متقابل
انجام گیرد، پاسخگوی
فاجعه مرگ طبیعت و
کشتار مردم با کیست؟
بر پایه همین دیدگاه
است که ما از بیانیه
اخیر فعالان سیاسی و
فرهنگی در محکوم کردن
انفجار در نطنز قویا
حمایت و پشتیبانی می
کنیم. می توان
مخالف با سیاست ها و
حتی خود جمهوری
اسلامی هم بود، اما
این مخالفت نمی تواند
سکوت در برابر فاجعه
و جنایاتی که نتیجه
آنست را توجیه کند!
مرزهای پایمردی بر
مواضع ملی و مردمی از
همین گذرگاه های حساس
می گذرد. |