زلنسکی به فرمان آنها که او را رهبری و هدایت می کنند، می رود
تا جنگ در اوکراین را تبدیل به یک جنگ اتمی و در واقع تبدیل به
جنگ سوم جهانی کند. کنفرانس باصطلاح امنیتی مونیخ آب به این
آسیاب ریخت. کافی است رویدادهای دوران منتهی به جنگ دوم جهانی
را یکبار دیگر بخوانید تا مسیر و نتیجه حوادث امروز را درک
کنید. این مسیر پیش از ورود ارتش روسیه به اوکراین تدارک دیده
شده بود، اما روسیه پیشدستی کرد و پوتین در سخنرانی متعاقب
دستور ورود ارتش روسیه به شرق اوکراین آن را بازگو کرد. او گفت
که ما (اتحاد شوروی وقت) یکبار تاخیر کردیم
(اشاره به جنگ دوم و حمله ارتش آلمان به روسیه) و این تاخیر به
قیمت جان ۲۷ میلیون در خاک اتحاد شوروی و بویژه روسیه تمام شد.
آنها که کنفرانس مونیخ را برپا کردند، نوادگان همانهائی هستند
که با هم متحد شده و مستقیم و غیرمستقیم مشوق هیتلر برای آغاز
جنگ دوم جهانی شدند، به این امید و نقشه که پس از شکست روسیه
از ارتش ضعیف شده هیتلر، آن کشور را بین خود تقسیم می کنند و
با یک تیر دو نشان را می زنند. نخست انقلاب اکتبر را شکست
خواهند داد و سپس رقیب قدرتمند اروپائی خود، یعنی آلمان را سر
جایش خواهند نشاند و در تقسیم روسیه لقمه ای هم جلوی آن خواهند
انداخت.
آنها که کنفرانس مونیخ را ترتیب دادند، همانهائی هستند که شبکه
های باقیمانده نازیسم در اوکراین را با همان اندیشه های نژاد
پرستانه هیتلری سازماندهی کردند، آموزش دادند و آنها را آماده
حمله به روسیه کردند. اوکراین کشوری بزرگ و پر جمعیت (۴۳
میلیونی) و مجهز به پایگاههای اتمی باقی مانده از اتحاد شوروی
و دارای کارخانه های اسلحه سازی که به چند دریا راه دارد و روی
پشتیبانی ناوگان نظامی و دریائی انگلستان می توانست حساب کند.
دو ارتش نازیسم را در کنار ارتش رسمی اوکراین سازمان دادند که
افراد آن با آرم نازیسم بر بازوها، برای کشتار روس ها نباید
درنگ می کردند. ژنرالهای انگلیسی، آلمانی و امریکائی در
اوکراین مستقر شده بودند تا جنگ نیابتی اوکرین علیه روسیه را
رهبری کنند. فقط چند ماه زودتر از آغاز این عملیات، روسیه
پیشدستی کرد و وارد شرق اوکراین شد. حالا، تمام نقشه هائی که
داشتند نقش بر آب شده اما دست بردار نیستند و می خواهند به
قیمت برپائی یک جنگ اتمی به همان هدفی برسند که از پایان جنگ
دوم جهانی در سر داشتند و آن تقسیم و نابودی روسیه بعنوان رقیب
قدرتمندی است که در آن حزب کمونیست مثل سایه دولت و حکومت و
مجلس کشور را دنبال می کند و تمام زمینه های احیای دوباره
سوسیالیسم به گونه ای متفاوت با گذشته و با تجربه ای که
اندوخته شده در آن وجود دارد. آنها بر این نکات آگاه بودند و
با برآمدن نظامی و اقتصادی چین در جهان، وحشتشان از پایان تسلط
بر جهان چند برابر شده بود. این وحشت همچنان وجود دارد و می
خواهند با توسل به سلاح اتمی بر این وحشت غلبه کنند. بموجب این
واقعیات است که باید پیگیرانه آنچه که در ارتباط با اوکراین می
گذرد را دنبال و اخبار آن را منتشر کرد. سکوت و تحریف واقعیات
را نباید تاب آورد، باید گفت ونوشت تا در خواب غفلت گرفتار
نشویم. ایران نیز همزمان، پس از روسیه و یا حتی پیش از روسیه
آماج این نقشه جهانی آنهائی است که در مونیخ گرد هم آمدند. به
ارتباط های عمیق زلنسکی و دولت او با اسرائیل که بتدریج نیازی
به پنهان کردن آن هم نمی بینند با دقت توجه کنید.
به همین دلیل و علیرغم مخالفت های جدی با سیاست های اقتصادی و
ارتجاعی حکومت و با آگاهی از بی اعتمادی مردم به حکومت که
همراه شده با خوش بینی سرنگونی جمهوری اسلامی، باید این
واقعیات را گفت و هشدار داد. به مخالفت با سیاست های اقتصادی و
اجتماعی آلوده به ارتجاع مذهبی حکومت باید مبارزه کرد، و
درعین حال دفاع از قدرت نظامی و دفاعی کشور و حفظ دستآوردهای
اتمی کشور که در پیوند آشکار و پنهان با آن قدرت نظامی
بازدارنده است یک وظیفه ملی برای حفظ ایران است. از این گذرگاه
هولناک جهانی، تنها با این سیاست می توان عبور کرد:
مقابله و مبارزه با سیاست های اقتصادی و تجارت زده جمهوری
اسلامی و همزمان با آن، دفاع از قدرت نظامی و اتمی ایران.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۲۰ فوریه ۲۰۲۳ |