سخن گفتن از اصلاحات ، چنانکه از انقلاب و جمهوری اسلامی گفتن
در فضای نفسگیر دوقطبی حاکم، بسی دشوار است. در این فضا، یک
قطب آنچه را هست و جاری است، خوب و دلخواه و حتی مقدس
مینمایاند و قطب دیگر راهی را جز براندازی نمیبیند. در این
فضا آنچه بر ذهن و زندگی چیره میشود، احساسات و هیجانهایی
است که پدید آورنده یا دامنزننده به آن تبلیغات و هیاهویی است
که سررشته آن را وابستگان دو قطب در دست دارند و سوگمندانه راه
بر خردورزی و دوراندیشی بسته میشود. آنچه پیش و بیش از همه
آسیب میبیند، اولا مردمی هستند که لحظه به لحظه عرصه زندگی بر
آنان تنگتر و رنجآورتر و امیدشان به آینده بهتر، کمتر و
ناخشنودیشان بیشتر میشود. ثانیا ایران عزیز با آن همه سرمایه
و توان و استعداد شگرف تاریخی، انسانی، فنی و راهبردی که بیشتر
در معرض خطر و خدای ناخواسته فروپاشی قرار میگیرد.
مردم ناراضی و بخصوص جوانان عزیز که در این برهه از زمان حضور
اعتراضآمیز خود را بیش از پیش نشان دادهاند، بزرگترین قربانی
این فضای دو قطبی هستند، قطبی که اصلا آنها را نمیبیند و اگر
ببیند آنها را آشوبگر و اغتشاشگر میداند و قطب دیگر که
میکوشد از این ناخشنودی و اعتراض برای به زیرکشیدن رقیب (قطب
دیگر) سوء استفاده و بهرهگیری ابزاری کند.
وجه مشترک دو قطب این است که آنچه هست «جمهوری اسلامی» است،
منتهی یکی میگوید باید آن را به هر قیمتی نگاه داشت و دیگری
میگوید باید به هر بهائی آن را برانداخت و در نتیجه «جمهوری
اسلامی» مظلوم بزرگی است که پس از تولد به محاق رفت و اینک در
غربت و عزلت ابهام آلود خود به سر میبرد بیآنکه مجالی بیاید
تا توانها و ناتوانیهای خود را نشان دهد
آنچه در این میان تحتالشعاع قرار میگیرد، ندای خیرخواهانه
اصلاحگری و اصلاحطلبی به معنی واقعی کلمه است.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۲۶ فوریه ۲۰۲۳ |