سیستم تولید ثروتمند که پس جنگ ایران و عراق تبدیل به برنامه
اقتصادی جمهوری اسلامی با نام "تعدیل اقتصادی" شد، عملا زمینه
پیدایش فاصله طبقاتی وحشتناک در جامعه ما را در پی آورد که
اکنون با پیامدهای مخرب و ویرانگر آن روبرو هستیم. یکی از
پیامدهای آن کاهش نظارت ملی بر ثروت و سرمایه ها و تشدید روند
خروج ثروت از کشور است. امروز در برابر گسترش فقر که جلوهای
از فقیر شدن روزافزون کشور ما و مردم کشور است زمان تصمیم گیری
فرا رسیده است. بویژه با سیاست استراتژیک نگاه به شرق در راس
نظام. این استراتژی را شماری دیگر از کشورهای جهان اتخاذ کرده
و سیاست داخلی خود را با آن همسو ساخته اند، حتی در خود روسیه
با تصمیمات جدید اقتصادی که علیه الیگارش ها و به سود مردم
گرفته شده و میشود. درایران این استراتژی که دو بال داخلی و
خارجی دارد، فعلا با یک بال در پرواز است. یعنی بال سیاست
خارجی چرا که بال داخلی آن کوچکترین همآهنگی با بال خارجی
ندارد و پرواز با یک بال هرگز دراز مدت نبوده و به اوج نخواهد
رسید و ایران ما، دراینصورت از جهان عقب می ماند. یعنی تکرار
تاریخی عقب ماندگی ایران از توسعه جهانی.
در نخستین اقدام برای همسو شدن بال داخلی با بال خارجی، باید
بجای سیستم تولید ثروتمند و فربه کردن بازهم بیشتر الیگارش ها
و مافیاهای ثروت که مخالفان سرسخت نگاه به شرق نیز هستند،؛
سیستم تولید ثروت را بوجود آورد و آن را پشتوانه آن سیاست
خارجی استراتژیکی کرد که ما آن را مثبت ارزیابی می کنیم و آن
را گردش به شرق نامگذاری کرده ایم. سیستمی که مانع از برداشت
ثروت و خروج ثروت از کشور شود؛ سیستمی که موتور محرک آن تنها
میتواند پیوند و هماهنگی میان آن بخش عمومی باشد که براساس
سودآوری عمل نمیکند با آن بخش خصوصی که تولید ملی برای رفع
نیازهای ملی و پاسخ به تقاضای بازار داخلی را هدف قرار داده
است. سیستمی که ولنگاری و ریخت و پاشهای یک اقلیت را مهار
کند، و ساماندهی خردمندانه و آگاهانه نیازها را با محدوده
امکان های طبیعت و ضرورت ارزش گذاری و بازتولید کار انسانی
هماهنگ کند. این تنها امکان برای گام گذاردن در راه توسعه و
پیشرفت در کشور ماست.
بدین ترتیب، اصلاحات در ایران وارد مرحله ای نوینی شده که با
جنبش اصلاحات دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی متفاوت است. در
حقیقت اصلاحات درایران، با توجه به تحولات شگرفی که نگاه به
آینده جهان دارد "به روز" شده و این نام و این صف شایسته آن
کسان و آن جریان های سیاسی است که آن را درک کرده و برای آن
بسیج شده و مردم را راهنمائی می کنند و مرعوب حادثه جوئی های
حکومتی، فضاسازی های خارجی و خشم و خروش به حق مردم که ناشی از
نارضائی عمومی است نمی شوند. بسیار طبیعی است که هم درک این
مرحله دشوار است و هم اتخاذ سیاستی مطابق این درک دشوار. باید
زیر بار فشارهائی که از هر سو وارد می آید مقاومت کرد و جهت
درست را پیش برد.
با این نگاه است که اصلاحات امروز نیز در دستور روز جامعه و
جمهوری اسلامی است، اما اصلاحاتی متفاوت از جنبش اصلاحات ۲۰
سال پیش. تاریخ ورق خورده است و اصلاح طلب مهر ابدی بر پیشانی
آنهائی نیست که ۲۰ سال پیش اصلاح طلب بودند و امروز نمی توانند
خود را با جنبش نوین اصلاحات همآهنگ کنند!
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۲۸ دسامبر ۲۰۲۲ |