نامه ای ۷ صفحه ای که به یک بیانیه تند و براندازانه سیاسی می
ماند و بسیار شباهت دارد به مواضعی که تلویزیون های سه قلوی
لندن بیش از دو ماه است آن را تبلیغ و تشویق می کنند، بنام
"بهار هدایت" زندانی سیاسی منتشر شده است. بهاره هدایت که در
ادامه فعالیت های دانشجوئی و سپس فعالیت های سیاسی به مدت ۷
سال در زندان بود، اندک زمانی پس از پایان این ۷ سال، بار دیگر
برای اجرا محکومیتی ۴ ساله به زندان اوین منتقل شد که همچنان
در زندان اوین است. طرفدار جدی آزادی همه زندانیان سیاسی هستیم
و معتقدیم آنها قربانیان مخالفان هر نوع اصلاحات و تغییرات در
جمهوری اسلامی اند و باید به آغوش خانواده خود و جامعه
بازگردانده شوند. اما نامه ای که بنام وی منتشر شده، اگر
واقعیت باشد، آنگاه باید از خود سئوال کرد که این چگونه نظام
دیکتاتوری است که از درون معروف ترین زندان آن چنین نامه ای با
امضای یک زندانی سیاسی بیرون می آید و اگر این نامه بنام او
منتشر شده باشد، یک خیانت به افکار عمومی و اعتماد جامعه است.
هیچکس نمی تواند بگوید در جمهوری اسلامی سرکوب و زندان و اعدام
وجود نداشته و ندارد اما در باره این نامه قضاوت را به
خوانندگان وا می گذاریم:
«این چندمین متنی است که مینویسم و تمام نمیشود؛ آنقدر
جملاتم پر از خشم است که پروا میکنم منطقم را مخدوش کند. اما
مهار کردن خشم در وضعیتی که جوان
۲۲
ساله کشور را به خاطر بستن اعتراضی یک خیابان به دار میکشند،
کار دشواری است، بسا که شدنی هم نیست، آن هم در مقابل حکومتی
که خود شاهراههای حیاتی زیست عادی و شرافتمندانه مردم، خصوصا
زنان این سرزمین را سد کرده است.
استدلال کردن در این رابطه که جمهوری اسلامی
دشمن این ملک و ملت است،
مدتهاست که تبدیل به کار زائدی شده؛ این حکومت سرشت و سرنوشتش
تباهی است و باید برود. از
بین بردن این حکومت جنایتکار
حتما پرهزینه و پرمخاطره خواهد بود، اما از پرداخت این
هزینهها و مواجهه با مخاطراتش گریزی نیست، چرا که ساخت قدرت
توان هضم و به رسمیت شناسی نیروهای اجتماعی جدید را در درون
خود ندارد. انقلاب عاری از خشونت نیست اما موظفیم یک چراغ خطر
نسبت به خشونت بیمهار در اذهان روشن نگه داریم. انقلاب بنا به
طبیعت خود، امری پرمخاطره و خشن است. پس گرچه تجویز منع خشونت
تا حد امکان، پذیرفتنی است، اما اصرار به عدم خشونت مطلق، به
معنی امتناع انقلاب است؛ یعنی منتفی کردن انقلاب. یعنی تن زدن
از ضرورت براندازی و ضرورت
انعقاد یک میثاق جمعیِ جدید. با کسانی که هنوز در ضرورت
براندازی جمهوری اسلامی تردید دارند یا مناقشه میکنند، حجتی
بیش از آنچه این چند ماه در خیابانها رقم خورده، نمیتوان
آورد. در موضوع خشونت، فارغ از مسایل اخلاقی که ممکن است خاطر
برخی را به راستی مشوش کند، مساله مهمتر پایداری ایرانِ پس از
براندازی است. بنابراین خشونتی که امکانِ شروع و تداوم چرخهی
خونخواهی را در فردای براندازی
دامن بزند، مجاز نیست، چرا که چنین خشونتی پایداری ایران و
بقای رژیم برآمده از انقلابِ آتی را تهدید خواهد کرد
.»
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۱۷ دسامبر ۲۰۲۲ |