بهزاد نبوی رئیس جبهه اصلاحات و از نخستین دولتمردان جمهوری
اسلامی که در کابینه های مرحوم رجائی و میرحسین موسوی حضور
داشت و یک دوره نیز نایب رئیس مجلس ششم بود، در گفتگو با
روزنامه هم میهن، درباره اعتراضات اخیر گفته است:
«نبودن تحزبهای ریشهدار عاملی برای جلوگیری تربیت جوانان شده
و در اثر عدم تربیت چنین جوانانی، ما پیرمردها، مسئولیتها را
موروثی میکنیم!
برخی
گرایشها در حاکمیت نمیگذارند احزاب سیاسی شکل گرفته و عمر
طولانی داشته باشند تا جوانان به آنها بپیوندند و ساخته شوند و
به مرور جای افراد مسن را بگیرند.
در
کیفرخواستم در سال 88 نوشتند که گفتهام «به موسوی خیانت
نمیکنم» الزاما از موضع رادیکال نبود؛ بازجویان میدانستند که
من طرفدار تداوم حرکتهای خیابانی نیستم. برهمین اساس گفتند
بیا و اعلام موضع کن و من برای راحت کردن خیالشان! تصریح کردم
که «من به مهندس موسوی خیانت نمیکنم. من قبل از زندان اخیر
«ضد انقلاب»! نبودم و با مطالعات و بررسیهایی که در زندان
کردم، ضد همه انقلابها شدم. وقتی نوبت ساختن بنایی جدید توسط
افرادی بیتجربه، ولو با حسننیت میشود، همه انقلابها با
مشکل مواجه میشوند.
با توجه به مشکلات معیشتی توده مردم، یأس و ناامیدی طبقه متوسط
و غیرسیاسی شدن نسل جوان ناراحت از تحمیل سبک زندگی، بهنظر من
شرایط فعلی شرایط مناسبی برای فعالیت سیاسی و حزبی نیست.
اعتراضات 98 تکرار نخواهد شد. شرایط امروز با 98 تفاوت دارد.
معترضان امروز، به خاطر تغییر سبک زندگی به خیابانها آمدهاند
و به حرف سیاسیون گوش نمیدهند.»
نبوی که از زندانیان سیاسی – مذهبی دوران شاه نیز بوده، در
ادامه مصاحبه اش میگوید:
«ما میخواهیم در چارچوب نظام، نظام را اصلاح کنیم. نمیخواهیم
دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم، بلکه میخواهیم همین بنا را
اصلاح و ایراداتش را برطرف کنیم که البته میدانیم کار بسیار
مشکل و پرهزینهای است.
در حال حاضر و پیش از اعتراضات اخیر، جریان مقابل به دنبال آن
بود که از این پس «انتخابات حداقلی» برگزار شود و تلاش کند
اکثریت مردم و گروههای سیاسی معترض در انتخاباتها شرکت نکنند.
تغییر مواضع بر اثر تغییر اوضاع و شرایط امر پسندیدهای است و
اصولا تعریف استراتژی، «تحقق اهداف ایدئولوژیک و کلی در شرایط
زمانی و مکانی خاص» است. اینکه فردی تا آخر عمر سیاسی خود، یک
حرف بزند و به تغییر اوضاع و شرایط، بیتوجه باشد، نوعی
جزمیگرایی و دگماتیزم است.
متاسفانه، امروز شرایط جامعه بهگونهای شده که کمتر کسی به
دنبال فعالیت حزبی و سیاسی است. مردم به سه دسته تقسیم
شدهاند. دسته اول، توده مردم که مشکلشان عمدتا به معیشت
برمیگردد. دسته دوم، بخشی از روشنفکران ما هستند، که در پی
آزادی، دموکراسی و... هستند که چون این مقولات را قابل تحقق
ندانسته یا تحققشان را پرهزینه میدانند، کمتر به دنبال
فعالیت سیاسی و حزبی بوده و عمدتا در پی مهاجرت هستند. دسته
سوم، جوانانی هستند که این روزها اعتراض خیابانی کرده و به
دنبال آزادی سبک زندگی هستند و با حجاب اجباری مخالفت میکنند.
به نظر من پشت حوادث
۹۸
بخشهایی از حاکمیت بود. آقای روحانی هم این موضوع را اخیرا به
شکل سربسته مطرح کرد. در آن روزها میخواستند به روحانی ضربه
بزنند و ظرف سه یا چهار روز حدود
۲۵۰
نفر کشته شدند؛ اما در اعتراضات اخیر که بسیار طولانیتر است،
خوشبختانه تعداد کشتهشدگان خیلی کمتر است.»
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۲۵ اکتبر ۲۰۲۲ |