|
در انگلستان جانسون برخاست و لیز تراس جایش نشست. همان ضرب
المثل معروف خودمان "کله پز برخاست... جایش نشست". رفتن او و
آمدن این، بدان معناست که "نه خانی رفته و نه خانی آمده!" در
در انگلستان بر همان پاشنه خواهد چرخید که در دوران جانسون
چرخید. بویژه در سیاست خارجی و در راس آن دخالت مستقیم و در
واقع رهبری دولت و ارتش اوکراین برای جنگ با روسیه! مهم نیست
که چه کسی در خانه شماره 10 است، مهم اینست که این سیاست دنبال
شود.
قریب 5 ماه پیش که لیز تراس بعنوان وزیر خارجه انگلستان به
مسکو سفر و با وزیر خارجه آن کشور دیدار و مذاکره کرد، لاوروف
در ارزیابی از شخصیت نخست وزیر جدید انگلستان گفت:"اصلا معلوم
نیست، او حرف های من را می فهمید یا نه ؟"
انگلستان تصمیم خود برای آینده ای که امروز در اوکراین شاهدش
هستیم و فردا در تایوان و پس فردا در قطب شمال و خلیج فارس،
پیش از زمانی که انگلستان از اتحادیه اروپا خارج شد گرفته بود:
پشت به اروپا و شانه به شانه امریکا و اسرائیل حرکت کردن. غرق
کردن اروپا در جنگ با روسیه که خود میدانند به شکست روسیه
نخواهد انجامید اما موجب زمین زدن آلمان بعنوان اقتصاد بزرگ
اروپا و رهبر اصلی اتحادیه اروپا خواهد شد. هدفی که انگلستان
بعنوان بزرگترین رقیب آلمان آن را دنبال می کند و آلمان چنان
وابسته به تصمیمات امریکاست که استقلال برایش معنی ندارد. چنین
است که می توان گفت "ز هر طرف که کشته شود، سود انگلستان است"
این همان سیاستی است که در جنگ دوم جهانی انگلستان آن را دنبال
می کرد. متلاشی شدن اتحاد شوروی و روسیه و سپس گرفتن گریبان
آلمان که در جنگ بشدت تضعیف شده باشد. هم انگلستان و هم امریکا
یک رقیب برای آلمان در اروپا تراشیده و آن را مثل چماق بالای
سر آن قرار داده اند. این رقیب "لهستان" با دولتی شبه فاشیستی
است و پشت جبهه دولت مستقر در کیف. آلمان هر خوش خدمتی هم که
به اسرائیل و امریکا بکند، هرگز نمی تواند جای نقش انگلستان،
بعنوان متحد جان در یک قالب امریکا را بگیرد. بحران اقتصادی که
انگلستان را در می نوردد، تضاد و رقابت های بالا را تشدید کرده
است. "پوند" نباید زیر پای دلار و یورو قرار بگیرد، حتی به
قیمت برپائی جنگ سوم جهانی. نخست وزیر جدید انگلستان برای
ادامه این استراتژی و حتی مدیریتی دقیق تر از مدیریت جانسون
وارد خانه شماره 10 لندن می شود. بحرانی که اروپا و امریکا را
در بر گرفته، میرود برای پشت سر گذاشتن اوکراین و گشایش جبهه
های دیگر در چهارگوشه جهان. جنگ یگانه راه حل سرمایه داری
بحران زده است. نگاه به سقوط ارزش "پوند" انگلیس خود باندازه
کافی گویای بحرانی است که سیاست جنگی را می طلبد:
ارزش پوند در برابر دلار آمریکا از سال 1985 تاکنون چنین سقوط
نکرده بود. پوند در معاملات روز دوشنبه، در آسیا با 0.3 درصد
کاهش به 1.1475 دلار رسید. این پایین‌ترین رقم از سال 1985
تاکنون است. ارزش یورو و ین ژاپن نیز خود در برابر دلار آمریکا
کاهش یافته است. آیا دلار خواهد توانست به رهبری پول اروپا و
انگلستان ادامه بدهد؟ این بزرگترین و مهم ترین سئوال روز است.
چین و روسیه ایستاده اند تا دلار را از سکوی رهبری پائین
بکشند. چند کشور و از جمله ایران نیز می خواهند به همین باشگاه
ورزش جهانی برای زمین زدن دلار بپیوندند. همه آینده ای که در
انتظار جهان است، در همین سناریوئی که دربالا به آن اشاره شد
خلاصه می شود. حال باید دید پیاده نظام این جنگ در کدام سو
خواهد ایستاد. یعنی مردم ناراضی از گرانی و جنگ، پشت دولت هائی
که عامل این نارضائی و گرانی و بحران و جنگ اند خواهند ایستاد
و یا به نفع باشگاه پول مستقل از دلار و یورو برای معاملات
جهانی خواهند ایستاد. سرنوشت "پوند" و لیز تراس هم در همین
نبرد تعیین می شود نه در اجلاس حزب محافظه کار و یا مجلس
انگلستان! چنان که سرنوشت "بایدن" نیز در همین نبرد تعیین می
شود و نه در کاخ سفید!
روز گذشته سخنگوی کاخ کرملین«دیمیتری پسکوف»، در ارتباط با
نخست وزیر شدن لیز تراس گفت: پس از انتخاب «لیز تراس» نباید
منتظر احتمال کاهش تیرگی در روابطه انگلیس با روسیه بود!
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۶ سپتامبر ۲۰۲۲ |
