سپیده
رشنو، با چشمی که هنوز براثر مشت اعتراف گیران کبود بود و
صورتی که هنوز جای دوران بازجوئی با سیلی بر آن نمایان، روی
صفحه سیمای جمهوری اسلامی ظاهر شد. با شالی که بر سر داشت و
چشمانی که آنها را از دوربین می دزدید. او را مقابل دوربین
اعتراف گیری نشاندند تا از خشم و درگیری اش با زنی که به او در
اتوبوس تذکر حجاب داده بود ابراز پشیمانی کند. او را با همین
چهره در هم کوبیده مقابل دوربین اعتراف گیران نشاندند تا
دیگران حساب کار خودشان را بکنند؟ واقعا دیگران حساب کار خود
را خواهند کرد؟ 43 سال است که این سناریوی نخ نما تکرار شده و
حکومت هنوز از آن درس نگرفته و حساب کار خود را نکرده است!
اعتراف گیری از سپیده رشنو هم می گذرد و این نمونه هم به نمونه
های دیگر خواهد پیوست و آنچه می ماند خشمی است که بر خشم در
جامعه مشت می شود. نه بازداشت های سیاسی دوران اخیر دردی از
حکومت درمان خواهد کرد و نه اعتراف گیری از امثال رشنو. نه درد
عمومی مردم گرفتار فقر و خشمگین از تبعیض های حکومتی حجاب است
و نه زندان درمان بحرانی که سراپای جامعه را گرفته است، اما
همه این پدیده ها، یکی پس از دیگری بر عمق دره ای که میان مردم
و حکومت است باز هم می افزاید. سراپای سیاست داخلی حکومت در
تمام عرصه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی غلط و علیه وحدت ملی
است و اگر برای آن چاره ای اندیشه نشود و این سیاست ها با
تغییرات اساسی همراه نشوند، دور نیست روزهایی که سیاست داخلی،
سیاست خارجی را که دارای هسته های درست و ملی است خواهد بلعید.
اگر آنچه می گذرد، چه در زمینه سرکوب داخلی و چه اقدامات
تروریستی در خارج از کشور سیاست کلی نظام نیست (به ادعای
تلویحی رهبران) و دست هائی در نهادهای مذهبی و امنیتی سرگرم
دامن زدن به رویدادهائی در داخل و خارج کشورند که درجهت دامن
زدن به خشم مردم است (و به ادعای حکومتیان این دستها از خارج
هدایت می شوند)، چرا این دست ها قطع نمی شوند؟
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۲ آگوست ۲۰۲۲ |