این ساده لوحی محض است اگر تصور شود، نفوذ در جمهوری اسلامی
تنها تاسیسات اتمی و سپاه را شامل می شود. آن دستگاه و سیستمی
که تا مغز مهم ترین نهادهای امنیتی با دشواری بسیار نفوذ می
کند، طبیعی است که در دیگر نهادهای حکومتی با سادگی و امکانات
کمتری نفوذ می کند و کرده است. اگر نفوذ اول برای کسب مهم ترین
اطلاعات و زدن ضربه های کاری و فلج کردن نظام است، نفوذ دوم
برای عمیق تر و گسترده تر کردن نارضائی مردم و حتی تبدیل این
نارضائی به نفرت از کل حاکمیت و بویژه روحانیت و سپاه است.
نفوذ اول، در ضربات ناگهانی که وارد می شود خود را نشان میدهد.
در ترورها، در سرقت اسناد اتمی و انفجارها. اینها نمود علنی و
آشکار دارد، اما در نفوذ دوم ضربات تدریجی و طولانی و همراه با
شناخت سمت گیری افکار عمومی. از برجسته ترین نمونه های نتایج
نفوذ دوم، تصمیمات، سخنان و تهدیدهای ناگهانی و یا مستمری است
که عمدتا نیز شامل حال زنان می شود. این نکته ایست که بتدریج
در رسانه های داخل کشور هم به آن توجه شده و مطرح می شود. از
جمله
محمد علی
ابطحی روز گذشته در یادداشتی در همین باره نوشت:
"بگیر و ببندهای تابستانه، بیحرمتی به دختران و زنان ایران. ،
بیحرمتی به همه ایران است.
دختران و زنان ایران بالغتر از آن هستند که دیگران برای پوشش
آنها تصمیم بگیرند. چه نفوذیهایی پشت این تصمیمات هستند؟
محمد دادکان رئیس اسبق فدراسیون فوتبال نیز گفته است:
«ما انقلاب نکردیم که مردم را مسلمان کنیم. مردم ما مسلمان
بودند. آنهایی که مسلمان بودند و رعایت میکردند الان هم
میکنند. انقلاب کردیم که رفاه و مساوات و عدالت و آزادی را به
مردم بدهیم. حالا کلاهمان را قاضی کنیم و ببینیم واقعا اینها
را به مردم دادیم؟ چرا همه باید فکر مهاجرت کنند و پناهنده
شوند ؟ من
در دینداری و ایراندوستی بسیاری از مسوولان شک و تردید دارم.»
همین دو نکته را عباس عبدی به گونه ای دیگر مطرح کرده است.
چگونه می توان مدعی بود که همه اشتباه می کنند جز آنها که خشت
نارضائی و نفرت مردم از حکومت را روی خشت بعدی می گذارند؟ و
حالا با این خشت ها، یک آسمان خراش در ایران بالا رفته است.
هنوز هم نمی خواهند قبول کنند و تجدید نظر؟
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۵ ژوئیه ۲۰۲۲ |