سفر بی دستآورد
بایدن به عربستان
پایان یافت و او
"تاتی تاتی" کنان
به امریکا
بازگشت. مهم ترین
هدف او از این
سفر، بر خلاف
جنجال تبلیغاتی
که اسرائیل و
تلویزیون های
فارسی زبان خارج
کشور راه
انداختند، نه
تشکیل محور متحدی
از کشورهای خلیج
فارس به رهبری
اسرائیل علیه
ایران، نه افزایش
تولید نفت، نه
اعلام تکراری
تهدید به اجازه
ندادن به تولید
سلاح اتمی در
ایران، بلکه
جستجوی چاره ای
برای وحشت بزرگ
بود. این وحشت،
یعنی گسترش پیوند
اقتصادی چین و
عربستان و رابطه
نفتی و نظامی
روسیه با
عربستان. بی
اعتنائی ولیعهد
پر قدرت عربستان
به بایدن، نشان
داد که عربستان
استراتژی خود را
برای پیوستن به
جاده ابریشم، دو
پیمان شانگهای و
بریکس و محور
اوروآسیا تدوین
کرده و تصمیم خود
را گرفته است.
عربستان نیز با
اوضاع جهانی و
افول قدرت دلار
که ادامه آن افول
قدرت امریکاست
بخوبی آشناست و
مجموع حاکمیت
عربستان توانسته
بر همین محور
متحد
شود
و چفت و بس را
چنان ببندد که
امریکا نتواند
سناریوی برکناری
عمران خان در
پاکستان و یا
سرنوشت "شینزو
آبه" در عربستان
هم تکرار کند!
بخشی از گرایش
عربستان به عادی
ساختن روابط خود
با ایران نیز
ادامه همین
استراتژی است. در
ایران نیز با
چراغ خاموش همین
مسیر اما با
تاخیر و لنگان
لنگان طی می شود
با این تفاوت که
حکومت نتوانسته
صادقانه با مردم
صحبت کرده و یک
بسیج ملی و عمومی
برای پیشبرد این
سیاست ایجاد کند.
پاسخ "گنُده
گوئی" های
اسرائیل همان
سخنان کمال خرازی
وزیر خارجه دولت
خاتمی و رئیس
شورای راهبری
سیاست خارجی بیت
رهبری است که روز
گذشته اعلام کرد
ایران به آسانی
می تواند سلاح
اتمی را برای
دفاع از کشور در
برابر هر تجاوزی
تولید کند.
هر نیرو و جریان
سیاسی که چشم
امید به حمله
نظامی به ایران،
با این خوش خیالی
که حکومت می رود
و آنها می آیند
نداشته باشد و
تمامیت ارضی
ایران برایش مقدم
باشد، از آنچه که
خرازی گفت حمایت
می کند. جهان در
حال پوست انداختن
است و این احتمال
که امریکا و
متحدانش، در صورت
ضعف ایران دست به
ماجرا آفرینی های
هولناک بزنند
وجود دارد و در
این صورت، ایران
هم باید کلاه خود
را محکم نگاه
دارد و در کنار
متحدان خود در
برابر این احتمال
آماده شود.
جمهوری اسلامی در
صورت تولید بمب
اتمی، آن را در
میدان فردوسی
تهران منفجر
نخواهد کرد و همه
مخالفان سیاست
های اجتماعی،
اقتصادی و سیاسی
حکومت در داخل
کشور، این را
باید آویزه گوش
خود کنند. مخالفت
و مقابله با
سیاست های غلط
داخلی امری است
داخلی و ارتباطی
با سیاست خارجی و
تولید موشک و بمب
اتم ندارد و
نباید تسلیم
جنجال های
اسرائیل و
تلویزیون های
فارسی زبان خارج
از کشور که آن را
به کمک مفسران در
صف ایستاده خود
پیش می برند شد.
هر جریان و
نیروئی که امروز
ضرورت پیوند
ایران با جبهه
شرق را برای حفظ
کشور درک نکند،
به درک سیاسی خود
از جهان و
تغییرات پیش رو
باید شک کند! در
همین شماره پیک
نت، دو مطلب در
باره میلیتاریزه
شدن ژاپن و پیش
بینی های چین از
آینده جهان منتشر
کرده ایم که
امیدواریم
خوانندگان این
عنوان اول این دو
مطلب را هم با
دقت بخوانند. |