دو حادثه، یکی در تهران و دیگری در آبادان، تمام اخبار داخلی
را تحت الشعاع خود قرار داد. حتی خبرهای گرانی ها و کمبودها
را. در تهران یکی از فرماندهان سپاه قدس با شلیک 5 گلوله توسط
موتور سوار یا موتور سواران ترور شد و در آبادان یکی از برج
های 10 طبقه و 12 طبقه بنام متروپل فرو ریخت و حداقل تا اینجا
قربانیان آن بیش از 5 نفر اعلام شده است. چند ده نفر نیز مجروح
و مصدوم شدند.
ترور فرمانده نسبتا جوان سپاه قدس که در واحدهای این سپاه در
سوریه هم حضور داشته، با شناسائی و ردیابی و تعقیب و مراقبت در
تهران ممکن شد و ما همچنان بر این عقیده ایم که سرنخ کسب این
اطلاعات از درون خود سپاه ممکن شده است، اگر چه اسرائیل نقش
طراح و اقدام آن را برعهده داشته است. این ترور یکبار دیگر
نشان داد که جاسوسان واقعی آنهائی نیستند که باتهام حرف زدن با
کارگران و معلمان و بازنشستگان دستگیر و زندانی می شوند، بلکه
آنها هستند که در شبکه های واقعی جاسوسی و نفوذ رخنه عمیق
دارند.
درباره فرو ریختن برج متروپل آبادان نیز اکنون علنی شده که
سازنده این برج ها، با بهره گیری از رانت و نفوذ مجوز ساختن
این برج ها را گرفته و کارشناسان از پیش هشدار داده بودند که
در منطقه ای که این برج ها ساخته شد، زمین سست است و رانش آن
قطعی است. حتی در آبادان مردم عادی هم می گفتند که این برج ها
روی لجنی که در زیر خشکی پنهان است ساخته شده است.
در این باره نیز راه حل بازداشت و محاکمه نیست، اگر چه مطابق
قانون لازم است، بلکه راه حل نهائی خاتمه دادن به ریشه آن نظری
است که جامعه را تقسیم به خودی و غیر خودی و مکتبی و غیر مکتبی
کرده و فساد از درون همین تقسیم بندی بیرون آمده است. ورزیده
ترین و با سوادترین کارشناسان در همه عرصه ها به حاشیه رانده
می شوند زیرا مکتبی نیستند و خودی حساب نمی شوند و در عوض عده
ای مانند امثال عبدالباقی ها مثل قارچ در جمهوری اسلامی روئیده
اند و علیرغم سن و سال کمی که دارند بدلیل ظاهر مکتبی داشتن و
جای گرفتن در کنار مراکز قدرت و تصمیم، و بالاخره چسبیدن به
مافیاهای اقتصادی هم به ثروتی بادآورده دست پیدا می کنند، هم
ارز از کشور خارج می کنند و هم به وقت خود از ایران خارج می
شوند. بنابراین، کار از زیر بنا خراب است و باید تجدید نظر و
اصلاح شود. پس از 40 و چند سال وقت پایان دادن به این تقسیم
بندی های ظاهرا مذهبی و در حقیقت غارتگری رسیده است.
در حاشیه رویداد آبادان اگر این را نگوئیم که در هر فرصتی، حتی
فرصتی که فرو ریختن برج متروپل در آبادان فراهم آورد، مردم از
حادثه استفاده کرده و خشم خود از حکومت را بصورت شعارهائی که
تقریبا در سراسر ایران یکسان است سر میدهند. چنان که در آبادان
کردند و حکومت نیز این را خوب می داند و به همین دلیل جلوتر از
اعزام واحدهای نجات و آتش نشانی به محل حادثه، نیروی ضد شورش
را در خیابان های آبادان مستقر کردند. این درحالی است که روز
به روز آشکارتر می شود که زمان تجدید نظر در سیاست ها رسیده
است. حتی فرصت های اندکی برای این تجدید نظر باقی مانده است.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۲۴ مه ۲۰۲۲ |