ژنرال «وی فنگه» وزیر دفاع ملی چین به تهران سفر کرد. وی با
همتای ایرانی خود سردار سرتیپ «محمدرضا آشتیانی» و با سرلشکر
«محمد باقری» رئیس ستاد کل ارتش دیدار و گفتگو کرد. آنطور که
خبرگزاری های دولتی ایران و چین گزارش می دهند، طرفین درباره
«تحولات اخیر بین المللی و منطقه ای، گسترش روابط راهبردی و
همکاری های دفاعی و امنیتی و همچنین راه های افزایش سطح تعامل
بین نیروهای مسلح دو کشور» گفتگو کردند. در بیانیههای رسمی
اشاره می شود که پکن و تهران آمادهاند مشترکاً «در برابر
چالشها مقاومت و با خطرات مقابله کنند، از منافع فی مابین
محافظت، صلح منطقهای و جهانی را حمایت و حفظ کنند». گذشته از
این، بویژه آماده«استفاده فعال از مکانیسم های تعامل، ارتقای
همکاری های عمل گرایانه و کمک به ارتقای سطح روابط دوجانبه بین
ارتش ها» مورد تاکید قرار گرفت. طرف ایرانی بشدت از سیاست
آمریکا که مخالف «جنبه استراتژیک همکاری ایران و چین» است،
انتقاد کرد. دیدار رئیس دفاع ملی چین از ایران رویدادی گذرا
نیست. این دیدار همه نشانه های منحصر بفرد و خاص خود را دارد.
اولاً، این دیدار در اوضاع تشدید روابط در زمینه گسترده روابط
غرب و شرق انجام شد که در مرکز آنها بحران اوکراین قرار گرفته
است. ثانیاً، پکن و تهران شروع به آشکار کردن برخی جزئیات از
توافقنامه مشارکت 25 ساله کردند که در 27 مارس 2021 در تهران
بین دو کشور امضا شده بود. پکن متعهد شد 400 میلیارد دلار در
ازای عرضه ثابت نفت سرمایه گذاری کند. از این نظر، چین ضمن درک
اینکه دولت «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا برای امضای توافق
هسته ای با ایران و آغاز روند لغو تحریم ها از آن عجله دارد،
پپشبینانه عمل می کند. به نظر می رسد دلیل سایه دار شدن دیدار
ژنرال «وی فنگه» از تهران، حل موضوع ضمانت های حفظ عرضه نفت
ایران باشد که برای اقتصاد چین ضروری است. اما تاکنون صحبتی از
اتحاد سخت ضد آمریکایی بین پکن و تهران نیست. هر کدام از این
دو کشور سیاست و منافع خود را دنبال می کنند. این اندیشه ها
نشان می دهند که درباره مشارکت استراتژیک طرفین در حال گفتگو
در سطح روسای ادارات سیاست خارجی و دفاعی هستند و نه رهبران دو
کشور - رئیس جمهور «شی جین پینگ» و رئیس جمهور «رئیسی». وضعیتی
که چین امروز در آن قرار دارد به دور از شرایطی است که روسیه
در آن قرار گرفته است، اما نکته اصولی - اعمال تحریم های جهانی
در پاسخ به اقدامات نظامی - باعث می شود پکن از قبل تمام
عواقب احتمالی یک درگیری
احتمالی با تایوان را از قبل محاسبه کند. از این رو، این احساس
قوی وجود دارد که مقامات چینی میخواهند تایید کنند که در همه
گزینه های تکامل رویدادها ، عرضه انرژی از ایران حفظ خواهد شد
و تهران تسلیم فشارهایی نمیشود که قطعاً از سوی ایالات متحده
آمریکا و غرب خواهد بود. اگر پیشتر چنین چالشهایی با تفاوت و
دوگانگی روسیه و غرب همراه بود، اکنون چالشی کمتر و شاید
جدیتر در روش و خط مشی رویارویی چین و ایالات متحده آمریکا
پدیدار میشود. ایران در موقعیت دشواری قرار دارد: از غرب توسط
ایالات متحده آمریکا تحت فشار است، از شرق مناسبات توسط چین به
سرعت در حال رشد. در چنین شرایطی، یک سوال معقول پیش روی
مقامات ایرانی مطرح می شود : مدار چه کسی را باید دنبال کرد؟
چین البته میداند که حفظ اتحاد با ایران تنها در سطح همکاری
بین سازمانهای نظامی و تنها در تجارت دوجانبه در منابع انرژی
است. دشوار خواهد بود. بنحویکه مهمتر از همه، همکاری های
سرمایه گذاری که ایران به آن نیاز مبرم دارد، مطرح می شود.
همچنین گزینه هایی برای توسعه همکاری ها در مثلث ایران، چین و
روسیه وجود دارد. این امر به هر حال، می تواند به یک عامل
پشتوانه و سیستم ساز امنیتی در خاورمیانه و طلیعه واقعی شکل
گیری یک جهان چند قطبی تبدیل شود.