سرلشکر یحیی صفوی فرمانده اسبق سپاه و فرمانده کنونی اتاق
موشکی جمهوری اسلامی که گفته می شود در میان فرماندهان قدیمی
سپاه صاحب اندیشه و اطلاعات سیاسی درعین داشتن اطلاعات و تجربه
نظامی است، در دیدار نوروزی با جمعی از فرماندهان سپاه ارزیابی
خود از جنگ اوکراین را به شرح زیر بیان کرد:
دوران جدیدی شروع شده و شرایط فعلی و جنگ روسیه و اوکراین در
قاره اروپا پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال
۱۹۴۵
میلادی بیسابقه است.
روسیه یک کشور اوراسیایی است، سمت شرق رشته کوههای اورال بخش
آسیایی روسیه و غرب آن بخش اروپایی روسیه است.
روسیه سرزمینهای اتحاد جماهیر شوروی سابق را در محیط امنیت
ملی خود میداند و پس از فروپاشی شوروی سابق، به تدریج تمام
کشورهای جدا شده از شوروی مثل لیتوانی، لتونی و استونی که هم
مرز با روسیه هستند، به عضویت ناتو درآمدند و الان
۳۰
کشور عضو ناتو هستند.
پس از انقلاب مخملی در اوکراین در سال
۲۰۰۵،
آمریکاییها تلاش کردند اوکراین را به اردوگاه غرب ببرند و پس
از سرنگونی ویکتور یانوکویچ در سال
۲۰۱۴،
اوکراین در جهت سناریوی آمریکا و اروپا در مسیر عضویت در ناتو
حرکت کرد.
فاصله کیف تا مسکو
۴۰۰
کیلومتر است و این مسافت کلا دشت باز است، مثل استان خوزستان
ماست و هیچ ارتفاع بلندی در میان آن نیست.
سرنوشت جغرافیایی اوکراین و روسیه به هم گره خورده است و اگر
آمریکاییها و ناتو موفق میشدند اوکراین را به عضویت ناتو در
بیاورند و سیستمهای موشکی، پدافند هوایی و تسلیحات شان را در
اوکراین مستقر می کردند، مسکو در معرض تهدید جدی قرار میگرفت.
بنابراین نگاه روسیه به اوکراین، مبتنی بر امنیت ملی است.
علاوه بر نگاه ژئواستراتژیک، روسیه یک نگاه تاریخی هم به
اوکراین دارد چون روسیه تزاری ابتدا از کیف شکل گرفت، اولین
پایتخت روسیه تزاری کیف و سپس سن پترزبورگ و سپس مسکو بود.
یعنی تا اوایل قرن
۱۸
کیف مرکز سیاسی روسیه تزاری بود.
از نظر نظامی، پس از جدا کردن آبخازیا از گرجستان، تسلط بر
جنوب اوکراین به معنای تسلط کامل روسیه بر بخش اصلی نوار شرق و
شمالی دریای سیاه و دریای ازوف است که این به معنای ظرفیت و
مزیت استراتژیک روسیه برابر ناوگان ششم دریایی آمریکا و ناتو
محسوب میشود.
این جنگ موجب کاهش قدرت آمریکا، ناتو و اروپا شده است، البته
روسیه هم خسارت دیده و بزرگترین خسارت این کشور در میدان افکار
عمومی جهان و کاهش قدرت دیپلماسی عمومی روسیه رقم خورده و
تحریمها هم برای روسیه و هم برای آمریکا و اروپا هزینههای
اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در پی دارد.
در این شرایط محیط بینالمللی، معادلات قدرت در مقیاس جهانی به
نفع چینیها در حال تغییر است و آن قدرت رو به ارتقاء و وزنه
تعادلی، چین است که هم مقابل آمریکا و هم مقابل اروپا جایگاه
خود را بالا برده است.
از نظر من سال
۱۴۰۱
سال فرصتهای جمهوری اسلامی ایران هم در محیط ملی، هم محیط
منطقهای و هم در محیط بینالمللی است، مهم این است که ما از
فرصتهای مقابل خودمان با یک سیاست هوشمندانه استفاده کنیم.
جهان به سمت چند قطبی شدن قدرت در حال گذار است و قدرت آرام
آرام از غرب به سمت شرق عالم در حال حرکت است.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۹ آوریل ۲۰۲۲ |