ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

۶ ابان ۱۴۰۲

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

عنوان اول ۶ آبان

پس از ۲۰ روز

کوه اصلاح طلبان موش زائید

 
 
 

 

 

پس از نزدیک به سه هفته که از حوادث غزه می گذرد، فعالان اصلاح طلب با حضور حسن خمینی یک جلسه با هدف بررسی مسئله فلسطین تشکیل دادند. این جلسه در جماران تشکیل شد و نمایندگانی از جنبش فلسطین هم در آن حضور داشتند. محمد علی ابطحی رئیس دفتر و سپس معاون پارلمانی محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری وی که دراین جلسه حضور داشته گزارش کوتاهی از مباحث آن منتشر کرده است. ظاهرا آنچه ابطحی منتشر کرده چکیده و لبُ کلام نظراتی بوده که حاضران درجلسه مطرح کرده اند.

حتی همین گزارش نیز نشان میدهد که دو خط سازش در میان اصلاح طلبان است. یکی سازش نرم و دیگری سازش تند و تیز. هدف نیز مذاکره و سازش با امریکاست.

برای مثال ظریف وزیر خارجه دولت روحانی گفته است: وقتی جایی اشغال شده تا اشغال هست هرکاری دفاع است. (اشاره ای نرم و لطیف به عملیات نظامی حماس در اسرائیل)

سردار"علایی" فرمانده پیشین نیروی دریائی سپاه که سالهاست گردش به راست کرده نیز گفته است: اسراییل زمینی واردغزه میشود، اماموانع زیادی دارد. من معتقد نیستم البته. (از این جمله دو پهلو معلوم نمی شود که بالاخره نظر این سردار سابق اینست که اسرائیل وارد غزه می شود یا نمی شود؟ و یا موانعی بر سر راهش هست یا نیست؟ وقتی کسی حرف می زند که هدفش فقط حرف زدن است و یا انسجام فکری ندارد و فقط خود را در یک جمع می خواهد نشان بدهد، حاصلش همین می شود!)

خانم ابتکار از معاونان کابینه روحانی نیز گفته است: "اجماع عمومی درمسایل داخلی هم باید ایجاد شود." (اینکه اجماع داخلی خوب و لازم است، حرف درستی هم هست اما بالاخره این اجماع برای چه هدفی باید تشکیل شود؟ اگر مسئله بر سر غزه و جنایات اسرائیل است، چرا درست مطرح نمی شود که بر سر همین موضع باید اجماع کرد و ضمنا اجماع با کی؟ اگر منظور اینست که اصلاح طلب ها با هم باید اجماع کنند که جای بحث آن درجلسه بررسی فلسطین نیست و اگر منظور با دولت ناتوان رئیسی است که آن هم مطرح نشده و اگر منظور قبول سیاست راس نظام و اجماع بر سر آن سیاست است، که باید همان را با جسارت و شجاعت گفت و میان دو لحاف نخوابید که نتیجه اش سرما خوردن است و میدان را به دست امثال مرتضی آقا تهرانی ها دادن! اجماع همیشه بر مبنای یک سیاست و یک شعار بدست می آید. بحث اساسی اینجاست. و ضمنا مسئله حماس و فلسطین و حمایت از آن یک وجه سایت خارجی است که باید بر سر آن به تفاهم و اجماع رسید. درخت سیاست خارجی شاخه های مهم و دیگری هم دارد که باید درباره آنها نیز به اجماع رسید. حالا یا موافق با آن یا مخالف با آن. در هردو جهت باید با صراحت و مستدل نظرات را مطرح کرد.)

یکی دیگر از سخنرانان این جلسه آقای فلاحت پیشه نماینده سابق مجلس بوده که اکنون چند سالی است با دستهائی که بالا برده از تپه تسلیم پائین آمده است. چه در زمینه فعالیت های اتمی و چه نظامی و موشکی و چه در مخالفت با سیاست گردش به شرق و یا بقولی "نگاه به شرق". ایشان هم برای جلوگیری از حمله نظامی امریکا به ایران گفته است: "باید حتما یک کانال با آمریکا بازکنید تا جلوی کشیده شدن جنگ به داخل گرفته شود."

(غم انگیز است که فردی با این میزان درک جهانی و شناخت از امریکا و سیاست های آن، درگذشته رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس دهم نیز بوده است. ایشان تصور کرده تمام مشکل نداشتن کانال با امریکاست. این کانال مورد نظر ایشان برای چه هدفی باید باز شود و موضوع در دستور آن چه می تواند باشد؟ تسلیم موشکی و اتمی و پهپادی و فاصله گیری از روسیه و چین و پریدن در دامن امریکا؟ اگر این اهداف در نظر نباشد، امریکا چه نیازی به کانالی  دارد که ایران باز کند؟ مگر کوبا، ونزوئلا در همان دور و بر امریکا کانال نداشتند و یا خواهان کانال نیستند؟ پس چرا امریکا این کانال را باز نمی کند؟ مگر مصدق کانال با امریکا نداشت؟ مگر کره شمالی کانال باز نکرد و رهبر آن با ترامپ دو جلسه دیدار هم نکرد؟ آیا امریکا حاضر شد موجودیت کره شمالی را قبول کند؟ مگر لیبی خود را خلع سلاح نکرد، مگر صدام حسین کانال گردش به غرب نکرده بود؟ نتیجه چه شد؟

همین امروز در باره جنایات غزه، اگر زور نباشد اسرائیل عقب می نشیند؟ اگر امریکا خود را در تنگنای اقدامات نظامی نبیند عقب می نشیند؟

امروز بحث اصلی نه فشار برای تسلیم امریکا شدن و تن دادن به سازش و عقب نشینی، بلکه فشار به راس حاکمیت برای سرعت بخشیدن به توان اتمی، گسترش مناسبات و حتی قراردادهای نظامی دو جانبه با چین و روسیه برای حفظ موجودیت ایران است. بازدارندگی اینجاست!

در همین جلسه ظریف گفته است: "اسراییل به دنبال تحریک آمریکاست که جنگ رابه جای دیگری مثلا ایران بکشد که باید هشیاربود."

آقای ظریف نیمه خالی لیوان را دیده است. نیمه پر آن همین پیوند عمیق و نظامی و سیاسی امریکا و اسرائیل است که در ارتباط با غزه شاهد آن هستیم. یکبار اسرائیل تنبک می زند و در کاخ سفید "قر" میدهند و یکیار در کاخ سفید تنبک می زند و در تل آویو "قر" می دهند. همیشه دو "دست" یکدیگر را می شویند.

ابطحی درباره حسن خمینی هم نوشته است که او در سخنرانی خود خیلی احساسی و عاطفی درباره فلسطین صحبت کرد. ابطحی ننوشته که سخنرانی احساسی حسن خمینی چه بوده، اما امروز دانشجوی فلان دانشگاه کانادا هم فراتر از احساسات به میدان آمده است که فیلم نمونه آن را منتشر می کنیم. کار از بیان احساس گذشته، زمان عمل است. ایکاش در چنین جلساتی بررسی می شد که چرا و به چه دلیل و تحت تاثیر چه عوامل داخلی و خارجی اکثریت مردم اینگونه با مسئله فلسطین بیگانه شده اند و نقش همانها که در آن جلسه حضور داشتند و در ادوار مختلف مصدر امور سیاسی و فرهنگی و تبلیغاتی بوده اند، در ۴۰ سال گذشته در شکل گرفتن این فاجعه چه بوده است.

نقل است که روز ۲۸ مرداد، دو توده ای در خیابان به هم رسیدند و یکی از دیگری پرسید: چه می کنی؟

آن دیگری میگوید: یک کتاب خود در باره مارکسیسم پیدا کرده ام و دارم آن را میخوانم.

اولی گفت: رفیق! الان مارکسیسم وسط خیابان است. کودتا شده، کتاب های مارکسیستی را باید قبلا می خواندی تا بدانی امروز چه باید بکنی!

ما شک نداریم که همین نظراتی که در جلسه اصلاح طلبان مطرح شده، به گونه ای دیگر در میان اصولگرایان هم حاکم است، که اگر نبود، جرات می کردند و جلسه ای تشکیل میدادند و می گفتند که چه نظری در چارچوب مسائل مورد اشاره ما در متن بالا دارند؟


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت  ۲۸ اکتبر ۲۰۲۳

 
 

اشتراک گذاری: