|
انتخابات مجلس می رود تا بی روح و کم مشارکت برگزار شود، مگر
حادثه ای روی دهد که مشوق مردم برای شرکت در آن شود. خونسردی
توام با لجبازی مردم با حکومت در ارتباط با رویداد غزه آینه
انتخابات مجلس بود.
بی اعتناء به میزان شرکت کنندگان در انتخابات و سردی فضای
انتخاباتی، کشاکش ها و زد و بندهای جناح بندی های درون حکومتی
بر سر اشغال کرسی های مجلس سخت گرم است. میان اصولگرایان، طیف
های معروف به اصلاح طلب، کارگزاران، چند حزب کم نفس و بی
خاصیت، جبهه پایداری که برای تصرف مجلس و حتی ریاست بر آن خیز
برداشته و بقیه خرده محفل هائی که به نوعی چشم امید به اتاق
بازرگانی و مافیاهای اقتصادی دارند تا آنها را بعنوان سیاهی
لشکر خود در مجلس قبول کنند.
همین وضع و حتی بسیار سرد تر و وخیم تر، در ارتباط با انتخابات
مجلس خبرگان مطرح است. در گذشته هم مردم به انتخابات خبرگان
اهمیت نمی دادند، چه رسد به اکنون که قهر از حکومت بر سر شهرها
سایه افکنده است.
اما، علیرغم بی اعتنائی مردم، بر سر راه یافتن به مجلس خبرگان
هم جنگ و جدال پشت صحنه شاید جدی تر از هر دوره دیگری باشد.
بویژه در ارتباط با ابراهیم رئیسی که اگر نتواند رای بیاورد و
به مجلس خبرگان راه بیابد و همچنان کنار دست احمد جنتی نشسته و
نایب رئیس این مجلس باقی بماند، همای ولایت از روی شانه اش
بلند می شود و اگر روی گنبد بیت رهبری ننشیند، معلوم نیست روی
شانه چه کسی خواهد نشست.
ابراهیم رئیسی دفعه گذشته از شهرستان کوچک بیرجند و با اندک
رای مردم آن شهر عضو مجلس خبرگان شد و حالا دشوار است که رئیس
جمهور، برای ماندن در مجلس خبرگان، منتخب یک شهرستان کوچک
(بیرجند) باشد. از مشهد هم نمی تواند نامزد این انتخابات شود
چرا که علم الهدا برای رای مشهد کیسه دوخته است. می ماند تهران
که طبیعی است رئیس جمهور از تهران نامزد انتخابات خبرگان شود.
اما آیا او حاضر می شود بخت خود را در تهران به صندوق های رای
بسپارد؟
بویژه اگر مردم بسیار اندک در انتخابات خبرگان شرکت کنند و
ویژه تر آن که همین اندک رای دهندگان نیز به او رای ندهند.
می بینید، انتخابات خبرگان به چه کلاف سردرگمی تبدیل شده و
هیچکس نمیداند سر نخ را در کجای این اوضاع پیدا کرده و آن را
باز کند!
گفته می شود رئیسی با توجه به مطرح بودنش برای جانشینی رهبر،
مایل است سر لیست تهران برای مجلس خبرگان باشد، اما مشاورانش
به او هشدار داده اند که اگر از سر لیست به خارج از لیست سقوط
کند، بخت جانشینی رهبر را از کف داده است. بویژه که تمام
نظرسنجی های علنی و مخفی نشان میدهد که مردم بشدت با او و
عملکردش مخالف اند و در میان حکومتیان و مجلسیان کنونی هم دسته
بندی علیه او بسیار جدی است که البته بخشی از این جبهه بندی
ها، بویژه از سوی دار و دسته پایداریچی ها و حجتیه اندیشان
همانا کشیدن زیر پای او برای رهبر شدن است تا خود یکی از خودی
تر ها را جانشین رهبر کنند. هیچ بعید نیست که سر نخ این جبهه
بندی ها در بیت رهبری هم باشد.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۲۹ اکتبر ۲۰۲۳ |
