ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

۲۰ ابان ۱۴۰۲

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

واقعیات را نمیتوان انکار کرد

درس هائی که از بی اعتنائی

مردم نسبت به غزه باید آموخت

 
 
 

 

 

بمباران غزه و کم توجهی و حتی بی اعتنائی اکثریت مردم ایران نسبت به فاجعه بمباران غزه و سرنوشت مردم فلسطین، واقعیتی را در برابر حکومت قرار داده که اگر به عمق آن توجه کند و چاره ای برای آن بیاندیشد، به یک روشن بینی دست یافته است.

این چاره اندیشی جز یافتن راه حلی برای آشتی مردم با حکومت نیست. این راه حل در مسیر تجدید نظر سریع و اساسی در سیاست های اجتماعی و اقتصادی و مذهبی ۴ دهه گذشته قرار دارد.

تقسیم جامعه به خودی و غیر خودی، تحمیل قوانین من در آوردی اسلامی به مردم و بویژه به زنان، ناتوانی در از قدرت به زیر کشیدن مافیاهای اقتصادی و جمع کردن بساط بانکهای خصوصی، تصمیمات سریع برای بهبود زندگی اقشار و طبقات غارت شده مردم و خاتمه بخشیدن به ملوک الطوایفی در استانهای کشور میان امام جمعه ها و فرماندهان سپاه و مقامات دولتی که خود موجب فساد عمیق در کل حاکمیت شده،  گام های نخست این تجدید نظر است. نیازی نیست که ما بگوئیم، قطعا چشم و گوش های حکومت در میان مردم است و بی وقفه گزارش های میدانی را به رای حاکمیت داده و میدهند. اگر آنها نشنیده و یا شنیده و گزارش نداده اما ما که میدانیم می نویسم که مردم می گویند حماس هم اگر به قدرت برسد همان می شود و همان می کند که جمهوری اسلامی کرده و می کند و حمایت از حماس حمایت از حکومت است. این واقعیت تلخ است اما پنهان کردنی نیست. حتی اگر شامل حال اکثریت مردم ایران نشود. تلخی این واقعیت بیشتر می شود وقتی که مردم اعتنائی به سیاست خارجی و بویژه گردش به شرق هم ندارند و حتی دقیقا نمیدانند این گردش به شرق چیست و چه حاصلی در پی دارد. دراینجا نیز ضعف حکومت و فاصله عمیق میان مردم و حکومت نمایان است.

جمهوری اسلامی باید بپذیرد که جامعه امروز ایران، جامعه پس از انقلاب و جامعه دوران جنگ با عراق نیست. حکومت نیز حکومت ابتدای انقلاب و سالهای جنگ با عراق نیست.

حکومت هر اندازه هم که از انقلاب بگوید و از جنگ با عراق و جانفشانی جوانان مملکت، دیگر جلب نظر عموم مردم و بویژه نسل بعد از انقلاب و بعد از جنگ با عراق را نمی کند. بویژه با از دست رفتن آن اهداف و آرزوهای انقلاب ۵۷ و دیدن فساد و غارت و طبقاتی شدن جامعه.

این همان اشتباهی است که اتحاد شوروی نیز مرتکب آن شد. یعنی هنوز بعد از دو نسل پس از انقلاب اکتبر و جنگ داخلی و جنگ دوم یا جنگ میهنی، در چارچوب تبلیغ فرهنگ و ادبیات و هنر آن دوران باقی مانده بود، درحالیکه دو نسل بعد، درک و احساس عمیق نسبت به آن رویدادها نداشت و حکومت می بایست با حفظ تمام آرمان ها و اهداف آن انقلاب و آن دوران دست به نواندیشی و نوزائی می زد که نزد. چنان که در چین نیز تا مائو رهبر انقلاب چین زنده بود این نوزائی ممکن نشد و تنها پس از درگذشت او، و طی فراز و فرودهای پرحادثه پس از مائو، چین به آن نوزائی دست زد که امروز شاهد نتایج آن هستیم.

اشتباهات پس از انقلاب ۵۷ در تمام عرصه های اقتصادی و سیاسی، مذهبی و اجتماعی باید اصلاح شود و نیروهای بازدارنده این تجدید نظر باید از حاکمیت طرد شوند.

شاید گام نخست ایجاد دگرگونی سریع و اساسی در صدا و سیما باشد که تابلوی حکومت است. این سیما باید چهره ای تازه به خود بگیرد.

همه آنچه که شاهد آن هستیم نتیجه تبلیغات تلویزیون و رادیوهای فارسی زبان خارج از کشور نیست، آنها نقش مهمی دارند اما اگر سوژه ای در داخل کشور ساخته نشود آنها قدرت مانور و تحریک مردم بر مبنای سوژه ها را نخواهند داشت.


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت  ۱۱ نوامبر ۲۰۲۳

 
 

اشتراک گذاری: