با هر گام جدی که حکومت به سوی شرق و در حقیقت، برای تحقق
سیاست خارجی راهبردی نزدیکی به جبهه شرق بر میدارد، بر شمار
رسانه های داخلی مخالف این سیاست افزوده می شود. نه تنها
افزوده می شود، بلکه بی پروا تر و حتی هتاک تر این مخالفت را
تشدید می کنند. تاکنون دو سایت خبری "سحام نیوز" و "خبرآنلاین"
در کنار روزنامه هائی نظیر اعتماد و انتخاب، هم میهن و بقیه
آنها (از جمله اکو ایران که رسانه تصویری اتاق بازرگانی است)
ساز مخالف گردش به شرق و حمایت عملی از حفظ پیوند با غرب را
به سینه می زدند و اکنون سایت خبری "جماران" و روزنامه هائی
نظیر "اطلاعات" هم به این کنسرت پیوسته و همگی با هم روسیه
ستیزی و چین گریزی را همزمان با ادامه امید به احیای برجام و
عقب نشینی اتمی ایران ادامه میدهند. در حقیقت و با سکوتی که
امثال محمد خاتمی و روحانی به آن ادامه میدهند، اصلاح طلبانی
که اهل جبهه غرب هستند و با سیاست گردش به شرق مخالفند و برای
بیان این مخالفت امثال فلاحت پیشه را پیش انداخته اند.
امثال موسی غنی نژاد نیز بشدت در همین چارچوب عمل می کند و
تئوری بافی می کند و افرادی نظیر حشمت الله فلاحت پیشه رئیس
سابق کمیسیون امنیت مجلس هم پامنبری می خواند. او روز گذشته
گفت:
«اگر از ابتدا ایران مستقیم با آمریکا صحبت میکرد، چین هم از
تخفیفهای وحشتناک نفتی استفاده نمیکرد.
ما
در سیاست خارجی به بنبست رسیدهایم. یک بار روسیه منافع
برجامی ایران را فدای سیاست اوکراین کرد و الان هم اتحادیه
اروپا در مقابل تفاهم موضع میگیرد. گرفتار تابوهای عدم
مذاکره با آمریکا و ادعای هدایت فرهنگی تمام دنیا هستیم.»
فلاحت پیشه همچنین در مخالفت با گرفتن مالیات از تجار بزرگ می
گوید : این دولت و مجلس،بیش از
۲۰
مالیات و هزینه جدید به سبد زندگی مردم تحمیل کرده است: مالیات
برملک، اجاره، خودرو، کارتخوان، قبوض، انتقال پول... فلاحت
پیشه خوراک برای همه رسانه هائی که به آنها اشاره کردیم فراهم
می کند، همچنان که غنی نژاد برای همه این رسانه ها تئوری فراهم
می کند. او نیز در تازه ترین اظهار نظرش که وسیعا در رسانه ها
و مطبوعات وابسته به اتاق بازرگانی بازتاب یافته، گفته است:
با مشاهده تجربه فاجعهبار سوسیالیسم و اقتصاد دولتی در قرن
بیستم، اکثریتی از اهل فکر و تدبیر در دنیا و به تبع آن در
کشور ما به این نتیجه رسیدند که اقتصاد دولتی را به عنوان نظام
اقتصادی نباید مطلوب تلقی کرد.
آنچه در ایران رخ داد رویگردانی از اقتصاد دولتی به عنوان
راهحل نبود، بلکه اکتفا به تغییر دادن شکل ظاهری آن بود و این
نبود جز بیاعتمادی به بخش خصوصی و اقتصاد جهانی. در کشور ما
هیچگاه اقتصاد بازار آزاد مطرح نشد. سیاستهای پرهیز از
اقتصاد جهانی با شعارهایی مانند استقلال اقتصادی یا
ناسیونالیسم اقتصادی مطرح شد و از آثار به جا مانده از مفهوم
امپریالیسم اقتصادی چپگراها استفاده شد.
حزب توده در واقع مشروعیتی برای مالکیتهای بزرگ قائل نیست و
از پیشنهادات اصلاحی اقتصادی در مرامنامه حزب توده مربوط به
نظام مالیاتی مبتنی است بر مالیات بر درآمد تصاعدی. پیشنهاد
دیگر تقویت انحصارهای دولتی و مداخله بیشتر دولت در امور
اقتصادی است. در مرامنامه این حزب آمده:
ما برخلاف طرفداران محتکرین معتقدیم که دولت باید در امور
تجارتی مداخله نماید و از این جهت با تقویت انحصارهای دولتی
موافقیم زیرا که اگر سود سرشاری که به جیب یک مشت سفته باز
ریخته میشود عاید خزانه دولت گردد بدیهی است که به صرفه توده
خواهد بود، از طرف دیگر چون دولت میتواند به حوائج توده وقوف
بیشتر داشته باشد و در امور تجارتی نیز نظم اجتماعی را در نظر
بگیرد از هرج و مرج اقتصادی تا حدی جلوگیری خواهد شد.
(درد امروز بحران اقتصادی و فقری که گریبان مردم را گرفته و
چپاولی که مافیاهای اقتصادی و سلاطین اقتصادی حامی امثال آقای
غنی نژاد، جز همان است که آقای غنی نژاد در بخش پایانی سخنرانی
خود می گوید و با آن مخالفت می کند؟)
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۱۰ ژوئیه ۲۰۲۳ |