درحالیکه
ایران و
امریکا،
مستقیم و
غیر
مستقیم
برای
یکدیگر
پیام
آمادگی
مذاکره و
آغاز
روابط
عادی و
دیپلماتیک
می
فرستند،
ایران،
با
بدبینی
نسبت به
پیام های
امریکا و
با نگاه
به سیاست
های
نظامی
اسرائیل،
بر توان
نظامی
خود می
افزاید و
خود را
درعین
حال که
برای
مذاکره
آماده می
کند،
چنان
آماده
حمله نیز
می کند
که
غافلگیر
نشود.
تاسیسات
دریائی و
زیر
دریائی
به همراه
مانورهای
نظامی
روی زمین
با همین
هدف
بصورت
زنجیره
ای در
ایران به
نمایش
گذاشته
می شود
که هدف
به "در"
گفتن است
تا
"دیوار"
بشنود!
ایران و
حداقل
بخشی از
نظام که
نقش بیت
رهبری و
شورای
فرماندهی
سپاه
درآن
برجسته
تر است،
با
دوراندیشی
لازم
برای
غافلگیر
نشدن،
علاوه بر
امضای
قرار داد
دو جانبه
با
روسیه،
خود را
آماده
پیوستن
به
سازمان
امنیتی
مشترک
میان ۶
کشوری می
کند که
روسیه در
آن نقش
رهبری را
دارد. در
این
رابطه
سفیر
جمهوری
اسلامی
در مسکو
که بی شک
بدون
همآهنگی
و کسب
اختیار
از تهران
عمل نمی
کند،
بسیار
فعال است
که در
همین
شماره
پیک نت
نمونه ای
از تلاش
او را می
خوانید.
در تهران
به تیم
دولت،
نیروی
تازه ای
تزریق
شده که
نقش پل
ارتباطی
مستقیم
میان بیت
رهبری و
دولت را
ایفاء می
کند. در
راس این
نیروی
تزریق
شده "علی
لاریجانی"
قرار
دارد که
تاکنون
علاوه بر
ماموریت
های ویژه
خارج از
کشور،
روز
گذشته به
همراه
حداد
عادل در
جلسه
سران قوا
نیز شرکت
کرد.
جلسه ای
که ریاست
آن با
پزشکیان
بود.
سفرهای
پیاپی
پزشکیان
و مقامات
دولتی به
زاهدان و
زابل و
خوزستان
و تقویت
احتمال
تبدیل
"مکران"
به
پایتخت
دولتی و
حکومتی
نیز نشان
میدهد که
جمهوری
اسلامی
در حالی
که خطر
را در
جنوب و
جنوب
شرقی
تشخیص
داده، می
خواهد با
کشورهایی
مانند
قطر و
امارات
متحده به
رقابت
اقتصادی
برخاسته
و حتی از
آنها
الگو
برداری
کند.
شاید یکی
از دلائل
و انگیزه
های سفر
سرلشکر
باقری
رئیس
ستاد
مشترک
نیروهای
نظامی
ایران به
پاکستان
و دیدار
و
مذاکراتش
با
فرماندهان
نظامی
پاکستان
که
درحقیقت
قدرت و
دولت در
دست
آنهاست،
نیز در
ادامه
همین
تحولاتی
باشد که
در بالا
به آن
اشاره
کردیم.
پیوستن
ایران به
سازمان
دفاع
جمعی ۶
کشور،
درعین
حال که
می تواند
خشم
امریکا و
برخی
کشورهای
اروپائی
را
برانگیزد،
خود به
پشتوانه
ای برای
خیزهائی
تبدیل
شده که
بدانها
اشاره
شد. چنان
که
کشورهای
منطقه
بدانند
حمله به
ایران
ناممکن
تر از
گذشته
شده زیرا
ایران
بزودی
زیر چتر
اتمی
سازمان
امنیتی 6
کشور
قرار
میگیرد و
نیازی به
تولید
سلاح
اتمی
ندارد و
بدین
ترتیب
بهانه
های
تحریم و
حمله به
ایران و
بسیج
سازمان
ملل
منتفی
است.
همه این
آمادگی
ها برای
پرواز و
آغاز
تحولات
در سیاست
خارجی که
نمی
تواند
بدون
همآهنگ
سازی
سیاست
های
داخلی
(اقتصادی-
اجتماعی-
سیاسی)
باشد، در
صورتی
است که
یکپارچگی
حکومتی و
بقول
پزشکیان
"وفاق"
را در
داخل
کشور
فراهم
ساخت و
مانع
کارشکنی
هائی شد
که
بیشترین
سود آن
به جیب
مافیاهای
اقتصادی
می رود.
مافیاهائی
که
ارزهای
صادراتی
را در
خارج از
کشور
ذخیره
آینده
خود کرده
اند.
این که
ترامپ چه
می کند و
یا چه
خواهد
کرد؟ مهم
است، اما
نه آنقدر
که تعیین
سیاست ها
و بستن
کمربندها
در داخل
ایران
مهم است.
با همین
کمر بسته
و عزم
جزم در
سیاست
خارجی و
داخلی می
توان
با
امریکای
ترامپ هم
در
چارچوب
منافع
ملی
ایران
پای میز
مذاکره
نشست و
درعین
حال
سیاست
نگاه به
شرق را
گام به
گام پیش
برد! |