سقوط
رژیم
سوریه و
حمله
اسرائیل
به خاک
این کشور
و اشغال
بخش هائی
از
سوریه،
موجی از
وحشت را
در
کشورهای
منطقه و
حتی
دورتر از
منطقه
بوجود
آورده
است.
ابتدا
تصور می
کردند
همه با
هم بر سر
سفره
غارت
سوریه
خواهند
نشست و
غنائم را
بین خود
تقسیم
خواهند
کرد، اما
خیلی زود
معلوم شد
که
رفاقتی
در کار
نیست
بلکه
هرکس
زورش
بیشتر
سهمش
بیشتر
است.
ترکیه که
هم خود و
بسیاری
بر این
تصور
بودند که
سهم شیر
را در
سوریه
خواهد
برد،
حالا
فهمیده
که سرش
کلاه
رفته و
باید
عرصه را
به
اسرائیل
وا
گذارد.
مصر هم
خیلی زود
از خواب
برخاست و
فهمید که
نه تنها
سهمی از
سوریه
نصیبش
نخواهد
شد، بلکه
سرنوشت
سوریه می
تواند
نصیبش
شود. به
همین
دلیل،
رژیم
حاکم بر
مصر که
ریاست آن
با یک
ژنرال
است، از
هم اکنون
آینده
نگری
کرده و
توپخانه
K9
را
با هدف
دفاعی
ساحلی به
کار
انداخت.
این
توپخانه
را تنها
۱۰ کشور
کره
جنوبی،
ترکیه،
لهستان،
نروژ،
استونی،
فنلاند،
هند،
استرالیا،
مصر و
رومانی
در
اختیار
دارند و
حالا این
۱۰ تبدیل
به ۱۱
شد.
ترکیه
تصور می
کرد بر
علاوه بر
"حلب"
بخش های
کرد نشین
سوریه را
تصاحب
خواهد
کرد اما
حالا
فهمیده
که
اسرائیل
و امریکا
روی
کردها
برای
آینده
تحولات
منطقه
سرمایه
گذاری
کرده اند
و ترکیه
باید به
این خواب
و خیال
ها خاتمه
ببخشد.
امریکا
برای
آنکه
گربه را
دم در
حجله
بکشد،
فورا
واحدهای
نظامی
خود را
در
کردستان
سوریه
مستقر
کرد تا
ترکیه
بداند که
جنگ با
کردهای
این کشور
به معنای
جنگ با
امریکاست!
به مصداق
"وقتی
نود آمد،
صد هم
نزد
اوست"
کشورهای
کوچک
منطقه و
شیخ نشین
های
ثروتمند
خلیج
فارس هم
حساب کار
خود را
کردند و
حالا
باید
فکری
برای
آینده
خود
بکنند.
اسرائیل
تحت
حمایت
کامل
امریکا
به هیچ
کشور و
مجمع بین
المللی
پاسخگو
نیست و
در پی
اجرای
طرح
اسرائیل
بزرگ
است.
همین است
که زمزمه
اتمی شدن
ترکیه،
حالا
تبدیل به
یک بانگ
بلند در
آن کشور
شده است،
به این
امید که
به
بازدارندگی
اتمی
دست یابد
و
کشورهای
کوچک
منطقه را
زیر پر و
بال ارتش
خود
بگیرد.
قراردادهای
نظامی
بزودی
منعقد
خواهند
شد.
ایران
ظاهرا در
حال سکوت
است و
ناظر بر
آنچه می
گذرد،
اما
اینگونه
نیست و
جدا از
نمایش
های
تبلیغاتی
که سپاه
با نمایش
موشک ها
میدهد و
انتشار
اخبار
مربوط به
دریافت
جنگنده
های سوخو
۳۵،
آهسته و
بی جنجال
در تدارک
استقبال
از آینده
است. در
چارچوب
همین
استقبال
است که
راه را
برای
شمار
قابل
توجهی از
افسران
ارشد و
دارای
تحصیلات
بالای
نظامی
همراه با
خلبان
های سوری
گشوده و
آنها را
بی سر و
صدا به
ایران
آورده و
در برخی
شهرها و
شهرک های
اطراف
تهران
مستقر
کرده و
مسکن در
اختیارشان
قرار
داده
است.
اغلب
آنها
همراه با
خانواده
خود به
ایران
آمده
اند. ما
از ذکر
نام شهرک
ها و
برخی
اطلاعات
دیگری که
در این
زمینه
داریم
معذوریم،
حتی با
علم بر
اینکه
این
خبرها
مثال برق
و باد از
داخل
ایران به
اسرائیل
و امریکا
رسانده
شده است.
شک نیست
که این
نظامی ها
با داخل
سوریه در
ارتباط
هستند و
یا
خواهند
شد.
بدین
ترتیب،
این تصور
که ایران
سوریه را
به حال
خود رها
کرده،
کاملا
اشتباه
است.
تجربه
مثبت و
منفی
گذشته
حضور در
سوریه می
رود تا
در خدمت
آینده
تحولات
در سوریه
قرار
گیرد.
آیا همه
آنها که
با حمله
اسرائیل
به سوریه
از خواب
غفلت
برخاسته
اند و یا
در آینده
بیش از
امروز
برخواهند
خواست،
صرفا روی
ترکیه
بعنوان
کشوری
دارای
بزرگترین
ارتش
ناتو و
حریف قدر
اسرائیل
حساب
خواهند
کرد؟ آیا
همه تخم
مرغ
هایشان
را در
سبد
اردوغان
خواهند
گذاشت؟
بنظر ما
خیر!
آنها نیز
چاره ای
جز
دوراندیشی
ندارند و
در ایران
اگر
حکومت و
بویژه آن
بخش
متفکر و
دارای
استراتژی
سپاه در
پی ماهی
در آبی
که
اسرائیل
گل آلوده
کرده
باشند،
روی
یارگیری
نظامی و
پیمان
های
نظامی در
کشورهای
منطقه
حساب
خواهند
کرد.
بویژه
اگر
پشتوانه
خارجی
ایران
قرار
دادهای
نظامی دو
جانبه با
روسیه و
چین
باشد.
چنان که
ترکیه
ناتو را
پشت خود
دارد.
بحث این
نیست که
ترکیه و
ایران در
برابر هم
صف آرائی
کنند،
بلکه
برعکس،
ایران و
ترکیه با
داشتن
پیمان
های
نظامی با
دیگرکشورهای
منطقه
باید در
اتحاد با
هم به
استقبال
آینده ای
بروند که
اسرائیل
می خواهد
آن را
رقم
بزند.
بدین
ترتیب
است که
استراتژی
بازدارندگی
دو دهه
گذشته
ایران،
باید به
گذشته
سپرده
شود و به
استقبال
آینده ای
رفت که
شرایط
یاد شده
دربالا
آن را
نمایان
کرده
است.
تنها
دراینصورت
است که
بزرگترین
بازنده
جنگ غزه
و لبنان
و سوریه،
اسرائیل
خواهد
بود و
جای
برنده و
بازنده
کنونی
عوض
خواهد
شد. |