بدنبال
تصویب
قطعنامه
ای علیه
برنامه
اتمی
ایران در
شورای
حکام
اتمی،
قرار است
در تاریخ
۲۹
نوامبر
ایران
مذاکراتی
را با
مقامات
فرانسه،
آلمان و
انگلستان
در همین
ارتباط
آغاز
کند. نه
در سه
کشور یاد
شده و نه
در ایران
اعلام
نشده که
این
گفتگو بر
سر چه
بخش از
فعالیت
های اتمی
ایران
است و
آیا این
گفتگوها
تنها بر
محور
فعالیت
های اتمی
دور می
زند و یا
قرار است
مسائل
دیگری،
از جمله
فعالیت
های
موشکی
ایران و
ارتباط
های
منطقه ای
ایران را
نیز شامل
می شود.
از جمله
درباره
سوریه،
لبنان و
حزب
الله،
یمن و
دریای
سرخ و
بالاخره
عراق و
فلسطین؟
هیچکس
مخالف
گفتگو
نیست،
اما
گفتگوئی
که منافع
و امنیت
ایران را
تضمین
کند نه
آنکه زیر
فشار
تحریم و
تهدید تن
به گفتگو
و عقب
نشینی
داده
شود.
کشورهای
اروپائی
که ایران
می خواهد
با آنها
مذاکره
کند تا
بلکه
تحریم
پروازهای
هواپیمائی
و
کشتیرانی
لغو شود،
فرصت
طلبانه
فشار بر
ایران را
تشدید
کرده
اند. این
فرصت را
جنگ غزه
و لبنان
و توحش
فاشیستی
اسرائیل
و ضربات
وارده به
حزب الله
لبنان و
رهبری
غزه و در
داخل
کشور،
پایگاه
ضعیف
مردمی
حکومت
برای
آنها
فراهم
کرده
است.
تحریم و
تهدید
جدید
اروپا
علیه
ایران
بیش از
هرچیز
نشانه
ورشکستگی
سیاست
عقب
نشینی
مداوم
دیپلماسی
وزارت
خارجه
ایران در
برابر
اروپا و
غرب است
و اگر
گفتگوی
۲۹
نوامبر
با سه
کشور
اروپائی
ادامه
همین
سیاست
ورشکسته
باشد،
گام
گذاشتن
در جاده
عقب
نشینی
خفت باری
است که
علیه
منافع
ملی کشور
است.
آنها سعی
خواهند
کرد پشت
جبهه
ایران را
بازهم
تضعیف
کنند،
یعنی
ایران را
از روسیه
و چین
دور کنند
که
درباره
روسیه
بهانه
آنها کمک
به روسیه
در جنگ
اوکراین
است.
ایران
بجای
آنکه به
صراحت از
حق خود
برای
فروش
سلاح یا
کمک
نظامی
متقابل
به دیگر
کشورها و
از جمله
روسیه
دفاع
کند،
سیاست
بیهوده
تکذیب و
انکار را
در پیش
گرفته
است.
سیاستی
که
نتوانست
مانع
تحریم
های قبلی
شود و
اکنون
تکرار آن
موجب
جلوگیری
از تحریم
های بعدی
هم
نخواهد
شد.
مشکل
ایران
فقط نفوذ
غربگرایان
در
ساختار
تصمیم
گیری های
دولتی تا
حد فلج
کردن
کشور
نیست،
مشکل
همچنین
وجود
منافع
اقتصادی
و نظام
بازرگانی
فاسدی
است که
سود خود
را در
رابطه با
غرب به
هر قیمت
می بیند.
|