روز گذشته عارف معاون اول دولت پزشکیان مسئله ای را
مطرح کرد که نه تنها در آینده، بلکه همین امروز هم مهم
ترین مسئله برای تمامیت ارضی ایران است. او گفت: «اگر
به مرزنشینان ما که مرزداران کشور هستند رسیدگی نشود ،
ممکن است با چالشهایی جدی مواجه شویم.»
او اصل مسئله را آنگونه که باید باز نکرد اما در همین
حد هم که اشاره به خطر کرد، اقدامی جسورانه بود. عارف
بجای قومیت ها و اقوام از اصطلاح مرزنشینان استفاده
کرد اما همه میدانند که این اشاره به بلوچستان،
آذربایجان و کردستان ایران است. سه منطقه ای که
اسرائیل و امریکا برای تجزیه ایران روی آنها حساب کرده
اند و بطن این سه منطقه جدا کردن "جنوب" ایران از دامن
کشور قرار دارد. نقشه ای که از زمان قاجارها انگلستان
تدارک آن را دیده بود و حتی در آستانه کودتای 28 مرداد
نیز انگلستان به سرلشگر زاهدی پیام داده بود که در
صورت شکست کودتای 28 مرداد خود را به خوزستان رسانده و
دولت مستقل را تشکیل بدهد. مسئله به همین صراحت و
سادگی است. از جمله انگیزه های کنار رفتن از سر راه
پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری همین دغدغه بود، چرا
که او زاده کردستان است و شجره اش آذربایجانی و در
بلوچستان خدمت کرده است. ترکیب استانداران و حتی بخشی
از کابینه او نیز برخاسته از همین خطر و اندیشه است،
اما در حکومت چند پارچه و آلوده به نفوذی ها، همه
اقدامات و کارشکنی ها خلاف این درک و تدبیر است. زمان
زیادی لازم نیست تا این خطر بالقوه به خطر بالفعل
تبدیل شود، اگر بیش از این دو دلی و تعلل و تزلزل در
راس حاکمیت ادامه یابد و حکومت غربال نشود و سایه
نشینان سنگ پران جراحی حکومتی نشوند.
|