لجام گسیختگی رسانه ای در جمهوری
اسلامی فاجعه بار است، بویژه در صدا و سیما، اما این
لجام گسیختگی که گاه جنبه های خلاف منافع ملی به خود
می گیرد تنها خاص رسانه ها نیست.
در روزهای اخیر بدنبال مصاحبه ای که
سیمای جمهوری اسلامی با مسعود اسداللهی استاد دانشگاه
امام حسین سپاه که در گذشته از جمله سرداران سپاه نیز
بوده، یکبار دیگر ضرورت خاتمه بخشیدن به لجام گسیختگی
مورد اشاره بالا گرفته است. مسعود اسدالهی راست یا
دروغ، شایعه یا ضد شایعه در صدا و سیما مدعی شد که
واسطه خرید پیجرها انفجار لبنان یک ایرانی بوده است.
او به این ترتیب، اسرائیل را از زیر ضربه بیرون آورد و
ضربه مهلکی به اعتبار جمهوری اسلامی در میان مردم
لبنان زد. او را به دستگاه قضائی احضار کرده اند اما
مشکل اینگونه حل نمی شود. بویژه که پس از چند روز سر و
صدا ها خواهد خوابید و ایشان حتی اگر به دانشگاه امام
حسین هم باز نگردد، یک جای دیگری مشغول تدریس خواهد
شد.
صدا و سیما مقصر است، اما تنها مقصر
این میدان نیست. نگاه کنید به حرف های تحریک آمیز،
خلاف منافع ملی و حتی پرت و پلائی که برخی امام جمعه
ها هر هفته می زنند و یا مصاحبه های که برخی نظامی ها
می کنند و حرف هائی می زنند که خلاف منافع ملی و سیاست
های استراتژیک حکومت است و یا مطالبی که روزنامه هائی
مانند کیهان می نویسند.
مشکل با تهدید و ارعاب و برکناری و
احضار به قوه قضائیه حل نمی شود، بلکه با تدوین و
اعلام چارچوب سیاست های تبلیغاتی گام نخست برداشته می
شود. هیچ تفاوت نمی کند که فلان رسانه خلاف منافع ملی
اقدام کرده باشد و یا امام جمعه حرف مفتی زده و دردسر
ایجاد کرده باشد. می خواهد علم الهدا باشد و یا امام
جمعه اردبیل که همین هفته شمشیر را برای همه ساکنان
اسرائیل از رو بست بی آنکه بداند در اسرائیل عرب و
مسیحی در کنار مسلمانان، ایرانی ها، افریقائی های
یهودی اما مخالف حکومت کنونی اسرائیل زندگی می کنند و
نباید همه آنها را یکسان دید! همینگونه است حرف هائی
که در حجاب می زنند و یا درباره اینترنت و یا هر موضوع
تحریک آمیز دیگری مانند وعده گران شدن بنزین و دهها و
دهها مسئله و موضوع دیگر.
|