کشته شدن حسن نصرالله، رهبر سازمان
سیاسی- نظامی حزب الله لبنان، وسیعا در مطبوعات و
رسانه های ایران بازتاب یافت. اگر کسی مدعی شود که این
واقعه بازتابی وسیع در میان مردم ایران هم داشته خود
را فریب داده است. واقعیت تلخ اینست! و این نشد مگر
براثر عملکرد روحانیون حاکم ایران، چنان که اگر امروز
یک نظرسنجی مستقل در ایران انجام شود شاید هشتاد در صد
مردم مخالفت خود را با حاکمیت روحانیون بیان کنند. هر
اندازه مردم از روحانیون فاصله گرفته اند، حکومت
روحانیون را بیشتر وارد حکومت می کند، نفت بیشتری روی
آتش مردم می ریزد. حتی در جریان همین بمباران
جنایتکارانه اسرائیل و کشته شدن نصرالله و شماری از
فرماندهان شاخه نظامی حزب الله و برخی فرماندهان سپاه
پاسداران که همراه با وی کشته شدند، باز هم امثال علم
الهدا خود را جلو انداختند که ایکاش این گروه از
روحانیون دهانشان را کاهگل بگیرند که بزرگترین ضربه به
روحانیت شیعه درایران را همین گروه در این 4 دهه زد.
جمهوری اسلامی متخصص عزاداری و نمایش
های خیابانی و تلویزیونی است و برای حسن نصرالله هم
همین نمایش را شروع کرده که خواه نا خواه چند روز
بیشتر دوام نخواهد آورد و حزب الله باید "فکر نان کند،
زیرا خربزه آب است"!
نصرالله رفت و شماری از نظامیان ایران
را هم با خود برد اما آنچه مانده، آن نفوذ هول انگیزی
است که اسرائیل در حزب الله داشته و دارد و ای بسا، از
این طریق نفوذ به داخل ارگان ها و نهادهای نظامی، اتمی
و امنیتی ایران هم صورت گرفت و ضربات سنگین اسرائیل به
این واحدها را فراهم آورد. این قضاوت نیست، بلکه حدس و
گمانی براساس شواهد است. البته هم نفوذ در حزب الله
لبنان و هم نفوذ در نهادهای یاد شده ایران، دلائل
تاریخی خود را دارد. بدین معنا که نفوذ اغلب از سه
محور صورت می گیرد. نخست نارضائی مردم از حکومت تا حد
ریزش اعتمادها به آینده حکومت درخود نظام. دوم فقر و
سوم اختلاف مذهبی و ایدئولوژیک. در ایران دو محور نخست
انکار ناپذیر است و در باره حزب الله محور سوم. در
ایران، طی سه دهه گذشته هرچه آن دومحور نخست وسیع تر
شد، نفوذ تا حد میهن فروشی ممکن تر.
برای نصرالله جانشین پیدا خواهد شد،
چنان که خود نصرالله جانشین رهبر پیشین حزب الله بود
که او نیز کشته شده بود. جنبش فلسطین هم نابود شدنی
نیست، بویژه که حالا دیگر به جای دره خون، دریائی از
خون و ویرانی میان اسرائیل و فلسطینی ها بطور خاص و
اعزاب بطور عام بوجود آمده و با اولین زمین لرزه های
اقتصادی وسیاسی در امریکا، در و دکان اسرائیل تا پیش
از کشتار یهودیان ( با گناه و بی گناه) بسته خواهد شد.
بنابراین، آنچه که برای آن (بویژه در ایران) باید چاره
ای فوری یافت، پر کردن آن حفره هائی است که تحت عنوان
"محور" از آنها یاد کردیم. یعنی نارضائی عمیق مردم از
حکومت و فقری که با همین وسعت در ایران وجود دارد.
|