در گزارش تلگراف، در ارتباط با ترور رئیس دفتر سیاسی
حماس در تهران از قول یک مقام سپاه پاسداران گفته شده:
«آنها اکنون مطمئن هستند که موساد مامورانی را از
واحد حفاظت انصارالمهدی استخدام کرده است.»
عبدالله شهبازی، محقق تاریخ، مقاله ای تحقیقی درباره
نفوذ در میان گروه های اسلامی (از جمله فدائیان اسلام)
نوشته است با عنوان "به عماریون وانصارحزب الله بشدت
بدبینم" که سایت "تاریخ ایرانی" آن را منتشر کرده است.
او در مقاله خود می نویسد:
«فدائیان اسلام را یک جریان تروریستی و وابسته به
بیگانه میدانم
و اکنون هم
به عماریون وانصارحزب الله بشدت بدبینم.
اینها مخلص اند اما ممکن است الت دست بیگانه باشند.
فدائيان اسلام در مجموع يک جريان تروريستی بود که
لطمات جدّی هم به حوزه و مرجعيت زد و هم به تحولات
سياسی ايران. مثل وضع امروز که عدهای طلبه به خود حق
میدهند به مراجع بزرگ توهین کنند.
عدهای
طلبه افراطی و کم سواد بودند. مع هذا، افرادی مثل
مرحوم نواب صفوی و خليل طهماسبی شخصاً سالم بودند و
معتقد.
من تمام پرونده فدائیان اسلام را خواندهام.
بخشی را آقاي محمد ترکمان منتشر کرده به نام «اسرار
قتل رزمآرا»، بخشی هم منتشر نشده که من آن را دارم.
فدائیان اسلام
به رغم اخلاص، به شدت آلت دست سرويس اطلاعاتی انگليس
بودند برای دستکاری در تحولات ايران.
يک نمونه، همان قتل «رزمآرا» (نخست وزیر نظامی دوران
شاه که علیرغم میل خود او را به توصیه مجلس نخست وزیر
کرد و همیشه بیم داشت که او علیه وی کودتا کند. پیک
نت)است.
اگر توجه کرده باشيد، امام خمينی هيچگاه از نواب صفوی
تجليل نکردند.
بعد از انقلاب سالگرد شهادت فدائيان اسلام مرتب برگزار
میشد ولی هيچگاه امام خمينی نه پيامی فرستادند نه
در سخنانشان تجليلی کردند از آنها.
تنها يکبار زن و خانواده مرحوم نواب صفوی با امام
ديدار کردند و زن نواب از امام نظرشان را راجع به
نواب پرسيدند. امام يک جمله پاسخ دادند:
«نواب مخلص بود.» همین.
يعنی فقط قبول داشتند که نواب صفوی مسلمان معتقدی بود
و با اخلاص کار میکرد.
يعنی تأييد نکردند حرکات سياسی فدائيان اسلام را.
اگر بپذيرم که، به تعبير آیت الله خمینی، «نواب مخلص
بود» بايد حرکت فدائيان اسلام را بازی خورده سرويس
اطلاعاتی انگليس بدانيم و به نظر من هم نواب مخلص بود.
من بازجوییهايش را خواندهام.
همه
صفحات را با همان شعار معروفش، «هوالعزيز»، شروع
کرده.
البته يک نامه به شاه دارد که ابراز ندامت کرده و
تاکنون منتشر نشده.
خليل
طهماسبی هم نامه مشابهی نوشته.
آيتالله
کاشانی هم در بازجوییهايش (پس از کودتای 28 مرداد) به
فدائيان اسلام خيلی بد و بيراه گفته.
به
دليل اين اخلاص بود که آيتالله بروجردی و امام، که آن
زمان خط آقای بروجردی را تبعيت میکردند، برای اعدام
نشدن نواب و دوستانش کوشيدند.
به رغم جفای بزرگی که نواب به آقای بروجردی کرده بود.
نواب يک طلبه افراطی کم سواد و کم تجربه بود و به شدت
احساسی. از سياست چيزی نمیدانست.
در مرامنامهشان حکومت اسلامی را مطرح کردهاند ولی به
اين شکل:
"
بر سر در وزارت دربار پرچم سبز منقوش به الله اکبر نصب
شود و نماز جماعت برگزار شود."
از
حکومت اسلامی اين را میفهميدند يعنی فقط ظواهر را.
آنها يک عده طلبه و شاگرد بازاري کم سواد بودند.
اين
مسائل سبب ميشد فدائيان اسلام به ابزار مناسبي براي
سرويس اطلاعاتي انگليس و شبکه انگلیسی بدامن تبديل
شوند براي آشفته کردن فضاي سياسي سالهاي 1320 و
1330.
همین اين اخلاص سبب ميشد که نتوان آنها را افشا کرد
و عليه شان نوشت.
اصولاً
بکارگيري افراطيون مخلص بهترين راه است براي سرويسهاي
اطلاعاتي.
مثل
همين مجاهدين وهابي و طالباني القاعده که بزرگترين
خدمات را کردهاند به نئوکانها و صهيونيستها.
در ايران هم همينطور است و به اين دليل من به
حرکتهايي مثل سايت «عماريون» و «انصار حزب الله» به
شدت بدبينم.
ترور رزمآرا قطعاً به سود شاه و دربار بود، حرکتهای
بعدی نواب هم همینطور. حتی من حرکت مؤتلفه در ترور
حسنعلی منصور را هم با ترديد و سوءظن نگاه میکنم،.
زيرا اين نتيجه را به بار آورد: برای اوّلین بار يک
نخست وزير از يک خانواده سرشناس شاخص بهایی، يعني
هويدا،
۱۳
سال بر ايران حاکم شد. میدانيد که امام حاضر نشدند
فتوای ترور منصور را بدهند و خود مؤتلفه مدعی اند که
فتوا را از آقاي ميلانی گرفتند.
بالاخره
ما نفهميديم اينها پيرو امام خمینی بودند يا آيتالله
ميلانی، يا اين که از مرجعيت استفاده ابزاری میکردند.
يعنی
هر کس فتوای ترور میداد پيرو او بودند.
ببينيد چه نشرياتی نواب را مطرح و بزرگ کردند.
مهمترين نقش را مجلههایی چون «ترقی» يا «خواندنيها»
داشتند که وابسته به «شبکه بدامن» بودند.
شبکه بدامن يک شبکه سرّی بود که در سالهای
۱۳۲۵- ۱۳۳۲
کارهای تبليغاتی و نفوذی و خرابکاری میکرد.
سازماندهی و نيرو از سرويس انگليس بود و بودجه از
آمريکا. قتل کسروی انگيزه دینی داشت و خودسرانه و کار
بسيار زشتی بود.
ترورهای رزمآرا و فاطمی تحريک از سوی سرويس انگليس
بود.
وقتی
که حسین علاء را ترور کردند، که فقط از ناحيه سر کمی
مضروب شد، دستگير شدند....»
|