در ماجرای ترور اسماعیل هنیه در تهران،
یک سئوال کلیدی بی پاسخ مانده است. آن سئوال اینست که
آیا این ترور با شلیک موشک هدایت شونده از روی پهپادی
که از خارج مرزهای ایران وارد کشور شده بود انجام شد؟
و یا پهپاد حامل این موشک از فاصله ای نه چندان دور از
محل اسکان هنیه به پرواز در آورده شده بود؟
در صورت مثبت بودن سئوال اول، اسرائیل
که قطعا طراح و مجری این ترور بوده، متجاوز به خاک
ایران است و در صورت مثبت بودن سئوال دوم، آنچه انجام
شد، نظیر همان طرحی بود که درباره فخری زاده انجام شد.
یعنی همه وسائل لیزری ترور از خارج به داخل کشور منتقل
شد و فرمان آخر، از طریق ماهواره صادر شد.
در هر دو صورت، عوامل نفوذی داخل حکومت
در این ماجرا دخالت داشته اند و آنچه پیش از هر اقدام
تلافی جویانه باید انجام و اعلام شود، نقش همین نفوذ و
عوامل نفوذی است. متاسفانه در اطلاعیه سوم سپاه
پاسداران نیز که در آن شلیک موشک از یک پهپاد تائید
شده، به این دو سئوال بالا پاسخ داده نشده است.
در داخل حکومت شاید 48 ساعت پس از
هیجان های اولیه و شعار"تلافی تلافی" یا بموجب
اطلاعاتی که بدست آوردند و یا با هدف تلاش برای بدست
آوردن اطلاعات مربوط به دو سئوال بالا، فیتیله تلافی
تلافی پائین کشیده شد تا تکلیف این دو سئوال روشن شود.
حتی می توان حدس زد که بخشی از اطلاعات دقیق درباره
نقش اسرائیل در این ترور دراختیار برخی پیام آوران از
سوی امریکا گذاشته شده و خواست آتش بس در غزه از سوی
ایران، پیوست همین گزارش مطرح شده است، که این امر جدا
از نقش مهم نفوذی ها در این ترور اسرائیلی است.
حال بازگردیم به داخل کشور و ببینیم
کسانی مانند سعید جلیلی و حسین شریعتمداری و عقبه
آنها، که عجله دارند موشکی به سمت اسرائیل شلیک شود تا
به زعم آنها انتقام گرفته شود و بقول سعید جلیلی به
مطالبه مردم پاسخ داده شود، هدفشان واقعا انتقام
گرفتن، با آگاهی از اقدام متقابل اسرائیل و امریکا و
یک ویرانی است و یا هدفشان از این انتقام گرفتن و موشک
پرانی، در حالت فلج نگه داشتن دولت جدید و جلوگیری از
تحقیقات دقیق درباره شبکه های نفوذی اسرائیل در
نهادهای حکومتی است؟ اگر هدف، اولی باشد، تصور می کنند
خواهند توانست موقعیت ضعیف شده خود در جریان انتخابات
ریاست جمهوری اخیر را ترمیم خواهند کرد و اگر دومی
باشد یک فاجعه است. این گروه چنان سینه به تنور انتقام
چسبانده اند که نه تنها هیچ کشوری در منطقه، بلکه خود
حماسی ها نیز نچسبانده اند.
بی اعتنائی راس نظام به حرف های شعاری
انتقام گیری و انتقام جوئی افراد وابسته به پایداری
نیز نشان میدهد که نظام این بار، برخلاف دو رویداد مهم
ترور قاسم سلیمانی و سردار فخری زاده که اولی مهم ترین
فرمانده استراتژیست سپاه بود و دومی شاه کلید موشکی و
اتمی ایران، نمی خواهد تسلیم جو سازی ها شده و این
بار، میخواهد از سطح به عمق رفته و به تونل های نفوذی
دست یابد. سرعت گرفتن شکل گیری دولت جدید نیز همین عزم
را نشان میدهد. یعنی عجله نکردن و دست زدن به تحقیقات
عمق اطلاعاتی وامنیتی و خاتمه دادن به دوران فلج دولت
جدید تحت تاثیر ترور هنیه. از جمله دلائل سماجت
پایداری اندیشان در نگه داشتن مملکت و بویژه حاکمیت در
فضای هیجانی پس از ترور هنیه، همین جلوگیری از آغاز به
کار دولت جدید بود و همچنان نیز هست. وقتی سعید جلیلی
می گوید مردم مطالبه دارند و باید به مطالبات آنها
پاسخ داد، منظورش همین اهدافی است که به آن اشاره شد و
نه پاسخ به مطالبات واقعی مردم که عبارتند از : آب،
برق، نان، کار، امنیت!
به کانال تلگرام پیک نت بپیوندید:
https://telegram.me/pyknet
|