گاهی صلح از جنگ نه تنها بهتر است، بلکه منافع ملی یک
کشور و تمامیت ارضی آن را تامین می کند. گاهی ضرر یک
عمل انتقامی بیشتر از آن عملی که قصد تلافی را دارند.
اینها تجربه هائی تاریخی است که هر سیاستمدار و هر
حکومت و دولتی که از آنها با خبر نباشد و یا به نمونه
هائی از آن بهای لازم را ندهد، بازنده بزرگ میدان است.
لنین نه تنها رهبر انقلاب اکتبر 1917 در روسیه بود، نه
تنها بنیانگذار اتحاد شوروی بود، نه تنها انسانی
انقلابی و موقعیت شناس بود، بلکه سیاستمداری تیز بین و
آینده نگر نیز بود. انقلاب اکتبر در اوج رو به افول
جنگ اول جهانی اول روی داد. بلافاصله فاصله پس از
انقلاب، لنین که رهبری انقلاب را بر عهده داشت، اعلام
کرد امروز صلح نیاز مبرم انقلاب و روسیه است که به هر
قیمت باید بدان دست یافت. سال 1918 قرارداد صلح در شهر
برست لیتوفسک میان نمایندگان روسیه بلشویک و آلمان،
اتریش – مجارستان، امپراتوری عثمانی و پادشاهی
بلغارستان امضاء شد. لنین به هیات نمایندگی شوروی گفت
که اگر برای امضای قرارداد صلح نیاز باشد که شما دامن
بپوشید، این شرط را قبول کنید زیرا بقای انقلاب بستگی
به صلح دارد. روسیه در آن قرارداد دست از ادعاهای
روسیه تزاری شست و امتیازهائی هم به کشور متخاصم داد،
اما در عوض به صلح دست یافت و تمام نیروی خود را صرف
سازندگی کشور کرد. اهمیت این صلح بزودی از سوی دوست و
دشمن شناخته شد. اگر لنین یکسال پس از انقلاب در یک
اقدام تروریستی بشدت مجروح نشده و عملاً توان رهبر
کشور را از دست نمیداد و در سال 1924 چشم بر جهان نمی
بست، این بسا اشتباهات پس از او در اتحاد شوروی روی
نمیداد. بحث ما بر سر انقلاب اکتبر و شخص لنین و تجربه
دولت شوروی نیست، بحث از موقعیت شناسی و نتایج تصمیمات
و اقدامات حکومت ها و رهبران است. درباره انقلاب
ایران، ادامه جنگ با عراق در خاک آن کشور، ترورهائی که
در جمهوری اسلامی صورت گرفت، اشتباهات آیت الله خمینی
در تصمیماتی که گرفت و دهها مسئله مرتبط با انقلاب
ایران نیست، اینها مربوط به گذشته است و امروز باید از
همه گذشته برای فردا تصمیم گرفت.
انگیزه این مرور و گریز تاریخی، سفر پوتین به باکو
پایتخت جمهوری آذربایجان است که در اتحاد شوروی یکی از
جمهوری های کوچک و کم اهمیت اتحاد شوروی بود، اما
امروز در موقعیتی چنان حساس قرار گرفته که رهبر روسیه
با تمام فروتنی به دیدار رئیس جمهوری آن می رود، برای
شام به خانه او می رود و بیشترین نرمش ها را نشان
میدهد تا بتواند مانع از جنگ در قفقاز و گشوده شدن یک
جبهه جدید جنگی از جانب امریکا و ناتو در گوشه ای دیگر
از مرزهای روسیه شود. با قراردادهای اقتصادی و نظامی و
امنیتی دست اسرائیل را در جمهوری آذربایجان کوتاه کند،
میان ارمنستان و آذربایجان صلح برقرار کند و کریدور
شمال – جنوب را که ایران نیز سهم بسیاری در آن دارد
حفظ کرده و گسترش بدهد. کریدوری که ایران برای کشیدن
یک خط آهن یکصد و چند کیلومتری آن حداقل 5 سال است
تعلل می کند. کریدورها با صلح می مانند نه با جنگ و
این همان نکته ایست که پوتین آن را عمیقاً درک کرده و
برای تحقق آن به میهمانی علی اف به خانه او می رود. در
سیاست، اهداف مهم است نه نمایش قدرت. برای رسیدن به
اهداف بزرگ بقول لنین حتی مردان سیاسی اگر لازم باشد
دامن بپوشند باید بپوشند. آیت الله خمینی در جریان جنگ
با عراق، بسیار دیر به این نکته پی برد و گفت که جام
زهر صلح را سر می کشد، اما دیگر خیلی دیر بود و آن جنگ
یک انقلاب را به بیراهه کشید!
عکس ها: کنفرانس صلح برست لیتوفسک. دیدار و شام خصوصی
پوتین در خانه علی اف
به كانال تلگرام پيك نت بپيونديد:
https://telegram.me/pyknet
|