از صدر تا ذیل، یعنی از راس حکومت تا مردم عادی ایران می دانند
که خشونت در جامعه ایران نه تنها نهادینه بلکه عادی شده است.
این خشونت نه تنها تا مرز فیجع ترین قتل ها خانوادگی پیش رفته،
بلکه در خوابگاه های دانشجوئی نیز اختلافات جزئی به چاقو کشی و
قتل می انجامد. دانشگاهی که روزگاری سه اهورائی (قربانیان
تظاهرات علیه نیکسون که پس از کودتای ۲۸ مرداد راهی ایران شده
بود) سمبل آن بود، حالا دانشجو دانشجو را می کشد. رفتار پلیس و
نیروی انتظامی با مردم عادی خشن و توهین آمیز است. امام جمعه
نه تنها دروغ می گوید، بلکه توصیه به خشونت هم می کند. از جمله
علیه زنان بدلیل قبول نکردن حجاب اجباری. در زندان ها، آنجا که
بندهای سیاسی است حکومت و ماموران خشونت می کنند و آنجا که
زندانیان غیر سیاسی هستند، دسته بندی های مافیائی با پشتوانه
مدیریت زندان ها حکومتی خشن و باج گیر و متجاوز در زندانها
تشکیل داده اند.
روزگذشته پزشکی قانونی تهران اعلام کرد که در سال گذشته بیش از
۱۰۰
هزار نفر به دلیل نزاع به مراکز پزشکی قانونی این استان مراجعه
کردند.
یک و نیم در صد بیشتر از سال قبل از آن.
از ابتدای فروردین تا
۱۵
اردیبهشت جاری
۲۳
زن و دختر توسط «همسر، پدر، برادر و خواستگار سابق خود» به قتل
رسیده اند.
بخشی از حوادث خونین و آلوده به مرگ رانندگی نیز ناشی از روان
عصبی و نا متعادل رانندگان است. فیلم ها و سریال های سیمای
جمهوری اسلامی خود آلوده به همین خشونت است و عملا آموزش خشونت
میدهد. در اختلافات خانوادگی، به راحتی مرد دست به روی همسرش
بلند کرده و کار به مجروح شدن زن و مراجعه به پزشکی قانونی می
کشد.
این وضع به سامان نخواهد شد مگر ابتدا حکومت، خود در رفتارش با
مردم تجدید نظر کند و دست از رفتار خشن با مردم بردارد. در غیر
اینصورت، این خشونت گسترش یافته در جامعه، به آنجا ختم خواهد
شد که دیگر نه عمامه به جای خواهد ماند و نه عمامه گذار. در
چند تظاهرات خیابانی از سال ۹۶ به بعد دیدیم که جامعه چگونه می
تواند دست به شورش و خشونت بزند و بیم درگیری با خشونت نیروی
انتظامی را نداشته باشد.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۱۲ می ۲۰۲۴ |